ابراهیم اصغری؛ تهیهکننده سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره ماهیت سینمای انقلاب، اظهار کرد: سینمای انقلاب قطعاً مهمترین شاخصهاش باید سینمایی باشد که به مفاهیم و ارزشهای انقلاب بپردازد؛ ارزشهایی که با انقلاب متولد شد و قرار بود آرمانهای مردم و انقلاب را شکل دهد. بخشی از سینمای انقلاب اصطلاحاً همان بخش معروفش است که ما به عنوان سینمای انقلاب و دفاع مقدس آن را میشناسیم، البته دفاع مقدس مد نظر ما، بخشی عمدهای از آن در مقابله با متجاوزین خارجی و بخشی هم به مقابله با ضد انقلاب است.
وی افزود: فیلمهای مورد نظر (انقلابی و دفاع مقدسی) شاید بیشتر مربوط به دهه شصت انقلاب اسلامی باشد، اما بعد از پایان جنگ و تثبیت انقلاب و کشور قطعاً مردم آرمانهای انقلاب را مطالبه خواهند کرد که سینمای انقلاب هم باید به این مفاهیم و مطالبهگریها بپردازد. از جمله این موضوعات میتوان به عدالتمحوری و عدالتخواهی مردم اشاره کرد، همچنین مقابله با نابرابری و رفع محرومیت از طبقه و اقشار پایین جامعه و مستضعفان است، همچنین برخی از مفاهیم انقلاب مثل استقلال و آزادی به ساختارهای حکومتی و سیاستگذاری کلان کشور برمیگردد، اما عدالتخواهی و مقابله با نابرابری در متن جامعه وجود دارد، بنابراین استقلال و آزادی مسیری برای حرکت به سوی همین عدالتخواهی است.
تهیهکننده فیلم سینمایی «اشنوگل» ادامه داد: به نظرم بعد از دهه هفتاد و هشتاد باید این مفاهیم (انقلابی) بیشتر از مسئولان مطالبه بشود و سینمای انقلاب هم باید مطالبهگر این مفاهیم باشد، البته برای رسیدن به این مفاهیم و آرمانها فرهنگسازی مورد نیاز است که این هم، بخشی از رسالت سینمای انقلاب خواهد بود.
اصغری درباره چارچوبهای سینمای انقلاب هم چنین گفت: چارچوب را به نظرم خود انقلاب تعریف کرده است و به مردم به ویژه نخبگان منتقل شده است، اما مصادیق مختلف آن باید به وسیله باز هم نخبگان و سینماگران رصد بشود و در آثار سینمایی باید به آن پرداخته شود. نکته دیگر اینکه به طبع فاصله گرفتن مسئولان و تا اندازهای جامعه از اهداف و آرمانهای انقلاب قطعاً سینما هم دچار این معضل فاصله گرفتن شده است، خصوصاً در یک یا دو دهه اخیر که متاسفانه بر اساس سیاستگذاری دولتها مسئله اقتصادی مبنای اصلی هر فعالیت و حتی فعالیتهای فرهنگی شده است. سینما هم برای اینکه از این رقابت اقتصادی دور نماند در همین مسیر حرکت کرده که البته مدیران سینمایی در چند سال اخیر از سینماگران در رسیدن به این اهداف مادی سبقت گرفتهاند.
این سینماگر تأکید کرد: قطعاً سینمای انقلاب همانطور که از اسمش مشخص است باید سینمای انقلابی و جریانساز باشد، چراکه اگر جریانساز نباشد سینمایی خنثی و بیتأثیر خواهد بود، البته برخی مواقع این جریانسازی در مسیر عکس آرمانهای انقلاب بوده است که باید به دقت مورد ارزیابی و اصلاح قرار گیرد. یکی از مصادیق مهمی که میشود به آن اشاره کرد تغییرات فاحش خود سینماگران در نگاه آنها بوده است. برای مثال ما فیلمسازان خوب و مطرحی داریم که با فیلمسازی انقلاب و دفاع مقدس فعالیت حرفهای خود را آغاز کردهاند، ولی هماکنون مبنای آثارشان کاملاً خلاف مبانی انقلاب و حتی ارزشهای دینی و اخلاقی جامعه است که از مهمترین آنها میتوان به محسن مخملباف اشاره کرد، البته هنوز هم مخملبافهایی داریم که در سینما با قدرت فعالیت میکنند که اگر منافع مادی سینما و حمایتهای سینما از آنها گرفته شود، معلوم نیست که سر از کجا درخواهند آورد.
وی درباره عملکرد دهههای گذشته، چنین توضیح داد: متأسفانه ما یک گروه کارشناسی قابل اتکا نداشتیم که در هر دهه اولویتهای انقلاب و مسائل و مشکلات پیش رو را مشخص کنند و در یک برنامه مدیریتی هماهنگ به سینما تزریق کنند. نکته دیگر، اگر در این مدت 40 سال، آثاری داشتیم که در زمان خودش به اولویتهای انقلاب به خوبی توجه کرده است، حاصل پیگیری و تفکرات انفرادی سازندگان بوده است و ربطی به سیاستگذاری و ریلگذاری مدیران سینمایی نداشته است. در ضمن باید اضافه کنم سینما بیهیچوجه نتوانسته تکلیف و رسالت خود را درباره جایگاه انقلاب و روند پویایی آن به خوبی طی کند و تنها در مقاطع مختلف هشدارهای رهبری توانسته است که تعداد محدودی از سینماگران را در این مسیر حفظ کند.
وی در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر اینکه سینمای پرتره در تولیدات انقلابی هنر هفتم چه جایگاهی داشته؟ چنین توضیح داد: سینمای پرتره انقلاب شاید نهایتاً محدود به تعداد انگشتشماری اثر سینمایی باشد که قطعاً این تعداد در برابر صدها و هزاران شخصیت انقلابی کشور که در پیروزی انقلاب تأثیر گذار بودهاند، آثار تولیدی بسیار اندکی است و پرداختن به این شخصیتها و آثار میتواند مردم را بیش از پیش به زحماتی که برای بارور شدن نهال انقلاب کشیده شده متوجه سازد و چراغ راه نسل جدید انقلاب شود.
وی افزود: البته یکی از مشکلات سینمای پرتره انقلاب مدعی شدن شخصیتهای تأثیرگذار انقلاب و دفاع مقدس بوده که هر کدام انتظار داشتند با میل و سلیقه آنان و با ممیزیهای مصلحتی امروز این شخصیتها به تصویر کشیده شود که همین ملاحظات باعث شده است سینماگران کمتر جرئت کنند به سوی ساخت این آثار پرتره تمایل نشان دهند.
تهیهکننده فیلم «شور شیرین» گفت: قطعاً هر اثر سینمایی برای اینکه تأثیر مثبتی در جامعه بگذارد باید بسیار هنرمندانه و اختصاصاً در آثار پرتره سینمایی باید منطبق بر واقعیت و به دور از شعارزدگی و سطحینگری باشد که عدم توجه به این موضوع هم باعث ضعف برخی آثار بوده است که از آسیبهای سینمای پرتره انقلاب اسلامی است.
گفتوگو از داود کنشلو
انتهای پیام