حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی صرفیپور، از کارشناسان دینی در رابطه با اهمیت تربیت فرزند و وظایف پدر و مادر یاداشتی در اختیار ایکنای لرستان قرار داده است که در ادامه میخوانیم: داشتن ادب یکی از مهمترین فضائل بشری است، انسانی که ادب داشته باشد هم در نزد خداوند متعال و هم در نزد رسول اکرم(ص) و هم در نزد مردم محترم و عزیز است.
اسلام که دین خوبیهاست به مسئله داشتن ادب اهمیت خاصی داده است بهطوری که در قرآن کریم بارها و بارها مسئله ادب را متذکر شده است و در سخنان بزرگان دین آمده که بزرگترین میراث پدر و مادر، داشتن فرزند با ادب است کمااینکه حضرت امام علی(ع) میفرمایند: «لادین لمن لا ادب له؛ کسی که ادب ندارد دین ندارد.»
در زمان ما با توجه به تهاجم فرهنگ منحط غرب به کشورمان، شاهد این هستیم که اهمیت و ارزش ادب در بعضی موارد کاهش یافته است و جوانان و نوجوانانی را میبینیم که رفتار نامناسب و بیادبانه آنها باعث آزردگی جامعه میشود.
یاد دادن ادب از وظایف مهم پدر و مادر نسبت به فرزندان است؛ اگر دیدید شخصى بیادبی میکند مقصر اصلی والدین او هستند. اگر فرزند جلو دیگران دعوا میکند یا ناسزا میگوید بهخاطر این است که والدین به او ادب یاد ندادند و مثل علف هرزه رشد کرده است کمااینکه امام علی(ع) فرموده است: «ادب خوب، عامل تزکیه اخلاق است» و نیز فرموده است: «بهترین چیزی که پدران برای فرزندان به میراث میگذارند، ادب است.»
پیامبر اکرم(ص) تربیت شده خدا و امام علی(ع) تربیت شده پیامبر اکرم(ص) بود؛ امام علی(ع) فرموده است: «اِنَّ رَسولَ الله اَدَّبَهُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ أَدَّبَنی وَ أنَا أُؤَدَبُ اْلمُؤمنینَ؛ همانا پروردگار عزوجل، پیامبرش را تربیت کرد و او مرا تربیت کرد، من نیز شما مؤمنان را تربیت میکنم».
پیامبر اکرم(ص) باادبترین انسانها بود، امام حسین(ع) فرموده است: از پدرم درباره نشستن رسول خدا(ص) پرسش کردم پس فرمود: پیامبر اکرم(ص) نمینشست و بر نمیخاست مگر آنکه ذکر بر لب داشت و جایی را به خود اختصاص نمیداد و از این کار، نهی میداشت و هرگاه نزد جماعتی میرفت در پایین مجلس مینشست و به این کار فرمان میداد. بهره هریک از همنشینانش را ادا میکرد، تا آنجا که همنشین او فکر نمیکرد کسی نزد رسول خدا از او ارجمندتر است. هر که با او همنشین میشد یا پی کاری را با هم میگرفتند، حضرت آنقدر شکیبایی میورزید تا اینکه او خود میرفت و کسی که از ایشان برآوردن حاجتی را میطلبید، یا نیازش را برمیآورد یا کلامی خوش به او میگفت.
گشادهرویی و اخلاقش، همه مردم را در بر میگرفت و دیگر پدر آنها گشته بود و آنها در دادن و گرفتن حقَ نزد او یکسان بودند. مجلس ایشان، مجلس شکیبایی، شرم، صبر و امانتداری بود و در آن نه صدایی بلند میشد و نه سخن زشتی بر زبان رانده میشد و نه خطاهای آن مجلس، گفته میشد.همه در مجلس او برابر بودند و با تقوا بر یکدیگر برتری داده میشدند و فروتن بودند، بزرگ را احترام مینهادند و بر کوچک، رحم میآوردند و نیازمند را بر خود ترجیح میدادند و بیگانه را پاس میداشتند.
در آیه چهارم سوره حجرات با این مضمون «اِنَّ الذینَ یُنَادُونَکَ مِنْ وراءِ الحُجراتِ؛ حقیقتاً کسانی که تو را از پشت اطاقها بلند صدا میزنند، بیشترشان نمیفهمند» رعایت ادب و نگاه داشتن حرمت افراد در روابط اجتماعی، نشانه خردمندی دانسته شده است.
سفارش شده است که انسان مجاز نیست پدر خود را با نامش صدا بزند و یا در راه رفتن بر او پیشی بگیرد و یا هنگامی که او ایستاده است، بنشیند و حتی در نگاه کردن هم باید حرمت او را نگاه دارد، در روایتی از امام محمدباقر(ع) نقل شده است که فرمودند: «روزی پدرم امام سجاد(ع) پدر و پسری را در حال حرکت دیدند که پسر سرش را به کتف پدر تکیه داده بود. تا زمانی که پدرم، زنده بود، به خاطر خشمی که از این عمل بیادبانه او پیدا کردند، با این پسر سخن نگفتند.»
امام جعفرصادق(ع) سفارش کرده است: «حتی هنگامی که پدر و مادرتان شما را میزنند، شما از درگاه خداوند برای آن دو طلب غفران و بخشش کنید» همچنین حضرت در حدیثی دیگر میفرمایند: «اگر پدر و مادر صدایشان را بلند کردند شما صدایتان را آهسته کنید و با آرامش با آنان سخن بگویید».
تأکید شده است که فرزندان حتی نباید پدر و مادر را به نام کوچک صدا بزنند، نگریستن از روی مهربانی و عطوفت به صورت والدین، عبادت است و امام جعفرصادق(ع) در این رابطه میفرمایند: «هیچگاه چشمانت را از نظر کردن به والدین پُر مکن، مگر با رحمت و مهربانی» این در حالی است که جایگاه ادب در بیان نورانی امام علی(ع) عقل شمرده شده و فرمودهاند: «هر چیزی محتاج عقل است و عقل محتاج ادب است» و از این روایت نورانی حضرت امیر(ع) استفاده میشود که امور عقلی در بروز و ظهور خود محتاج ظرفی است که به آن ادب گفته میشود.
امام جعفرصادق(ع) در حدیثی فرموده است: «بهترین چیزی که پدران برای فرزندان خود به ارث میگذارند، ادب است نه مال، زیرا مال از بین میرود و ادب باقی میماند»، با توجه و دقیق شدن به اطراف خویش درمییابیم که گذاشتن القاب زشت و ناپسند و مورد تمسخر قرار دادن اطفال، نوجوانان و جوانان در شرایط کنونی به یک فرهنگ مبدل شده و حتی دیده میشود که این گفتار زشت و ناپسند نه تنها در جمع دوستان و همصنفیها رایج بوده بلکه حتی والدین نیز برای فرزندان خویش القاب زشت، تمسخرآمیز و ناپسندی به کار میبرند که میطلبد در این زمینه در بین مردم یک فرهنگسازی مناسب انجام پذیرد.
نام بردن و خطاب کردن با القاب زشت، از جمله مصادیق منکر اخلاقی و حرام در دین اسلام است چراکه کرامت انسانى یکى از ارزشهاى اجتماعى است که همه انسانها به آن نیاز دارند و بدون آن، زندگى اجتماعى دشوار مىشود، تمسخر و با لقب زشت صدا زدن کرامت انسانى را مخدوش کرده و ارزش و احترام فرد را نزد دیگران از بین مىبرد کمااینکه روزى که پیامبر اکرم(ص) به رسالت مبعوث شد، برخی از شهرها و آبادىها نامهای زشت و بدى داشت و بسیارى از قبایل با لقبهاى زشت و زننده اشتهار یافته بودند. ملت عرب براى فرزندان خود نام و لقب زشت و زننده حاکى از درندگى و غارتگرى مىگذاشتند.
قدم مؤثرى که پیامبر اکرم(ص) به دستور قرآن برداشتند این بود که نام بسیارى از شهرها، روستاها و القاب گروهى از قبایل و افراد را که نام و نشان بدى داشتند عوض کردند و فراتر از آن، دستور دادند که براى فرزندان خود نام نیک انتخاب کنید، مثلاً کسی که اسمش «عبدالشمس» بود به «عبدالله» تغییر میداد و کسی که لقبش «سخیف» بود، کلمه «شریف» را جایگزین میکرد.
اسم و لقب نمادى است که با حمل بار معنایى خاص خویش، فرد را با هویت خاصى به دیگران معرفى مىنماید، بنابراین، کاربرد القاب زشت براى دیگران وجهه اجتماعى منفى از وى متجلى خواهد ساخت و از این رو، در اسلام مورد نکوهش قرار گرفته است.
برخیها دیگران را با القاب زشت صدا میزنند تا از این طریق آنها را تحقیر کنند، شخصیتشان را بکوبند و یا احیاناً از آنان انتقام بگیرند و یا اگر کسى در سابق کار بدى داشته سپس توبه کرده و کاملاً پاک شده باز هم لقبى که بازگو کننده وضع سابق باشد بر او میگذارند این در حالی است که اسلام صریحاً از این عمل زشت نهى مىکند و هر اسم و لقبى را که کوچکترین مفهوم نامطلوبى دارد و مایه تحقیر مسلمانى است ممنوع میداند.
اسلام برای حفظ آبرو، حرمت و شخصیت مؤمنان اهمیت زیادی قائل است و آبروی مؤمن را برابر با خون وی میداند، تا آنجا که هم به خود مؤمنان دستور میدهد که آبروی خود را حفظ کنند و هم به دیگران میفرماید: آبروی مؤمنان را حفظ نمایند، پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «همه چیز مؤمن محترم است و باید حفظ شود: آبرو، مال و خون» کمااینکه حفظ آبرو و حرمت مؤمن در غیاب و حضور در روزنامه و رادیو و در جلسه خصوصى و عمومى الزم است و بر همه مسلمانان واجب است که زمانی که مؤمن و مسلمانی را خطاب قرار میدهند با القاب زشت خطاب قرار ندهند، از این معنى هم نباید چشمپوشى کرد که نه تنها حفظ آبروى تکتک مؤمنان واجب است بلکه حفظ آبروى هر صنف و گروهى از مؤمنان همچون روحانیت متعهد هم ضرورى است و در رأس همه واجبات حفظ آبروى نظام اسلامی و شخصیتهاى مؤثر در آن مىباشد که در واقع حفظ حرمت همه مسلمانان است.
دستور قرآن کریم آن است که افراد در تعاملات گفتاری با یکدیگر باید از صدا زدن با آنچه که مورد پسند شخص نیست و آن را دوست نمیدارد بپرهیزند مانند اینکه به دلیل ارتکاب رفتاری خاص، لقبی بد بر کسی نهند. فرقی نمیکند که به چه دلیلی فرد خطاب شونده به آن لقب زشت و ناپسند معروف شده باشد اعم از آنکه در گذشته مرتکب گناهی شده باشد یا رفتار نامناسبی از خود ابراز کرده باشد که دیگران آن را با لقبی خاص صدا زنند.
برای داشتن کودکی با ادب نیاز است راهکارهایی به کار گرفته شود که از جمله آنها این است که اولاً در برخورد با فرزندتان و دیگران از «لطفاً» و «خیلی ممنون» استفاده کنید، دوماً وقتی کسی صحبت میکند، تفاوتی نمیکند بچه باشد یا بزرگسال، وسط حرفش نپرید، اگر مجبور شدید حرف او را قطع کنید حتماً کلمه «ببخشید» را به کار ببرید.
برای فرزندتان الگو باشید، اگر توقع دارید کاری را انجام دهد، ابتدا خودتان را مقید به انجام آن بکنید تا هم تاثیر حرف شما بیشتر باشد و هم تقاضای شما از او، منطقیتر به نظر برسد باید توجه داشته باشید پدری که به فرزند خود میگوید دروغ گفتن کار بدی است، ولی خودش دروغ میگوید نباید انتظار داشته باشد فرزندش فردی راستگو بار بیاید.
منابع:
مکارم الاخلاق، شيخ حسن فرزند شيخ طبرسی ج ۲، ص ۵۹۳
داعي الاسلام، سیدمحمد، فرهنگ نظام، تهران، 1362 ش
بحارالانوار، ج ۳۱، ص ۸۰، ح ۳۵
حکمت ها و اندرزها، ص 218
کنزالعمال جلد ۰۱ صفحه ۹۳۱ حديث
تحف العقول صفحه ۵۸
انتهای پیام