آیا قرآن امامت را به‌عنوان یک اصل از اصول دین بیان کرده است
کد خبر: 4188555
تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۰

آیا قرآن امامت را به‌عنوان یک اصل از اصول دین بیان کرده است

از آنجا که امامت در دیدگاه علمای شیعه به معنای جانشینی حضرت رسول(ص) در همه شئون هدایت‌گری، تربیتی و رهبری جامعه است و باید امام معصوم باشد و این مهم را فقط خداوند می‌داند و اوست که این جانشینان را معین می‌کند، لذا امامت نزد شیعیان یکی از اصول دین دانسته می‌شود.

آیا قرآن امامت را به عنوان یک اصل از اصول دین بیان کرده است؟به گزارش ایکنا از اردبیل، از آنجا که امامت در دیدگاه علمای شیعه به معنای جانشینی حضرت رسول(ص) در همه شئون هدایت‌گری، تربیتی و رهبری جامعه است و باید امام معصوم باشد و این مهم را فقط خداوند می‌داند و اوست که این جانشینان را معین می‌کند، لذا امامت نزد شیعیان یکی از اصول دین دانسته می‌شود.

آیات بسیار زیادی از قرآن به جایگاه این موضوع مهم تصریح یا اشاره دارد، اما این آموزه مهم مثل دیگر اصول دین و فروع دین با همان ادبیات و طبقه‌بندی‌ که در میان علمای علم کلام بیان می‌شود، در قرآن طبقه‌بندی نشده است.

در قرآن، درباره مسئله ولایت و امامت، دو بحث جداگانه وجود دارد:

الف) «ولایت عامه»: یعنى همیشه و در هر عصر و زمان باید امام و پیشوایى در میان مردم از سوى خدا باشد خواه مقام نبوت و رسالت هم دارا باشد و یا تنها مقام ولایت را داشته باشد.(۱) در این بعد از امامت اشاراتی در قرآن وجود دارد که برخی از آن‌ها عبارت اند از:

۱. آیه ۷ سوره رعد: «انَّما انْتَ مُنْذرٌ وَ لِکُلِّ قومٍ هادٍ؛ تو فقط بیم‌دهنده‌اى و براى هر گروهى هدایت‌کننده‌اى است.»
همان‌طور که مشخص است خداوند متعال پیامبر اکرم(ص) را به‌عنوان انذارکننده، مخاطب قرار می‌دهد و هر قوم و عصری را صاحب پیشوا و هدایت‌گری مخصوص به خود می‌داند.

۲. آیه ۱۱۹ سوره توبه: «یا ایُّهَا الَّذینَ آمنُوا اتَقوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقینَ؛ اى کسانى که ایمان آورده‌اید، از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و با صادقان و راستگویان باشید.»؛ در این آیه بعد از دعوت مؤمنین به تقوا، به آن‌ها دستور داده می‌شود که همواره با صادقان و راستگویان باشید تا گرفتار انحراف نشوید.(۲)

از مجموع این آیات و همچنین از اطلاق آیه مورد بحث که بودن با صادقان را بدون هیچ قید و شرط ذکر مى‌کنند، نتیجه مى‌گیریم که مسلمانان موظفند با کسانى باشند که از نظر ایمان و تقوا در اعلای درجه و از نظر علم و عمل و استقامت و جهاد در بالاترین سطح باشند.

این آیه نمى‌گوید در زمره صادقان باشید بلکه مى‌گوید همراه آن‌ها باشید، در حالى که مى‌گوید از پرهیزکاران باشید. این نشان مى‌دهد که‏ منظور از مرتبه صادقین مرحله‌اى بالاتر از مراحلى است که مردم به آن مى‌رسند و روشن‌ترین مصداق این معنى همان معصومانند. این از یک سو، از سوى دیگر دستور به همراه بودن با صادقان به‌طور مطلق و جدا نشدن از آنان بدون هیچ قید و شرط، قرینه دیگرى بر معصوم بودن آن‌هاست؛ زیرا پیروى بى‌قید و شرط جز در مورد معصومان معنا ندارد.(۳)

ب) «ولایت و امامت خاصه»: به این معنا که بعد از پیامبر اسلام(ص) چه کسى باید عهده‌دار این منصب و مقام الهى باشد.(۴)

درباره ولایت خاصه و چگونگی شناخت امام معصوم و جانشین الهى بعد از پیامبر اسلام(ص) نیز می‌توان آیات بسیار زیادی را یافت که به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم به این آموزه الهی اشاره دارند. برخی از مهم‌ترین این آیات، مواردی هستند که در میان مفسران و در طبقه‌بندی قرآن‌شناسان به این عناوین شناخته می‌شوند:

۱. آیه تبلیغ و رویداد غدیرخم: یعنی آیه ۶۷ سوره مائده: «یا ایُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما انْزِلَ الَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَّلَغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ انَّ اللَّهَ لایَهْدِى الْقَومَ الکافِرینَ؛ اى پیامبر، آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده است به‌طور کامل به مردم ابلاغ کن و اگر چنین نکنى رسالت او را انجام نداده‌اى. خداوند تو را از خطرات احتمالى مردم حفظ مى‌کند و خداوند گروه کافران لجوج را هدایت نمى‌کند.»

اگرچه صحبت کردن درباره شأن نزول و بررسی و تحلیل کامل این آیه خود بحث بسیار مفصلی است، اما در کتاب‌هاى بسیارى از دانشمندان اهل تسنن و همه کتب معروف شیعه، اعم از تفسیر و حدیث و تاریخ، آمده است که آیه فوق در شأن حضرت امام على(ع) نازل شده است. این روایات را گروه زیادى از صحابه از جمله ابوسعید خدرى، زید بن ارقم، جابر بن عبداللَّه انصارى، ابن عباس، براء بن عازب، حذیفه، ابوهریره، ابن مسعود و عامر بن لیلى نقل کرده‏‌اند و در روایات آن‌ها آمده است که این آیه درباره حضرت على(ع) و داستان روز غدیر نازل شده است.(۵)

۲. آیه ولایت:‏ یعنی آیه ۵۵ سوره مائده: «انَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذین آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلوةَ وَ یُؤتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ؛ سرپرست و ولى شما تنها خداست و پیامبر او و کسانى که ایمان آورده‌اند همان‌ها که نماز را بر پا مى‌دارند و در حال رکوع زکات مى‌دهند.»؛ نزول این آیه درباره امام على(ع) چیزى نیست که بتوان آن را مورد تردید و شک قرار داد و روایات متضافر بلکه متواتر از طرق اهل سنت و پیروان مکتب اهل‌ بیت(ع) در منابع حدیثی و تفسیری و تاریخی در این زمینه نقل شده است.(۶)

۳. آیه اولی الأمر: یعنی آیه ۵۹ سوره نساء: «یا ایُّهَا الّذِینَ آمَنُوا اطیعُواللَّهَ و اطیعُوا الرَّسُولَ وَ اولِى الامْرِ مِنْکُمْ؛ اى کسانى که ایمان آورده‌اید، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر(ص) و پیشوایان معصوم خود را.»؛ فرمان به اطاعت مطلقه از «اولى‌الامر» در کنار اطاعت رسول خدا(ص) دلیل بر این است که «اولى‌الامر» کسانى را شامل مى‏‌شود که در ردیف رسول خدا(ص)، یعنی جانشینان معصوم او هستند. در منابع معروف اسلامی مخصوصاً منابع مشهور اهل سنت، احادیثی در تطبیق مصداق این آیه بر امام علی(ع) وارد شده است.(۷)

به خاطر چنین فهمی از آیات قرآن است که امامت از نظر شیعه از اصول دین و ریشه‌هاى اعتقادى است در حالى که از نظر اهل سنت جزء فروع دین و دستورات عملى محسوب مى‌شود. بدیهى است این دو گروه به مسئله امامت یکسان نمى‌نگرند و طبیعى است که تعریف واحدى نیز ندارند.(۸)

در نگاه غالب دانشمندان اهل سنت امامت با عناوینی شبیه این عناوین معرفی شده است: ریاست و سرپرستى عمومى در امور دین و دنیا به‌عنوان جانشینى از پیامبر اسلام(ص) و جانشینى یک شخص از آن حضرت در برپا داشتن احکام شرع و پاسدارى از حوزه دین به‌طورى که اطاعت او بر همه امت واجب باشد.

مطابق این تعریف‌ها امامت یک مسئولیت ظاهرى در حد ریاست حکومت است؛ منتها حکومتى که شکل دینى دارد و عنوان جانشینى پیامبر(ص) را به خود گرفته است و طبعاً چنین امامى مى‌تواند از سوى مردم برگزیده شود. اما در نگاه شیعه، امامت تعریفی متفاوت دارد. از این‌رو، امامت در شرح «احقاق الحق» چنین تعریف شده: «هِىَ مَنْصَب الهى حائِز لِجَمیعِ الشُّؤون الْکَریمَة وَ الْفَضائِل، الّا النُّبُوَّة وَ ما یُلازِم تِلْکَ الْمَرْتَبَةِ السّامِیَة؛ امامت یک منصب الهى و خدادادى است که تمام شئون والا و فضایل را در بر دارد جز نبوت و آنچه لازمه آن است»(۹)؛ مطابق این تعریف امام از سوى خداوند و به وسیله پیامبر(ص) تعیین مى‌شود و همان فضایل و امتیازات پیامبر را، جز مقام نبوت دارد و کار او منحصر به حکومت دینى نیست. به همین دلیل اعتقاد به امامت نزد شیعیان جزئى از اصول دین محسوب مى‌شود نه یکى از فروع دین و وظایف عملى.

علاوه بر معارف قرآنی در زمینه موضوع امامت، اعتقاد شیعیان درباره این موضوع برآمده از آموزه‌های اهل‌ بیت(ع) است. امام رضا(ع) در تبیین جایگاه امامت می‌فرماید: «انِّ الِأمامَةَ زَمامُ الدّینِ وَ نَظامُ المُسْلِمینَ وَ صَلاحُ الدُّنیا وَ عَزِّ المؤمنینَ، انَّ الِأمامَةِ اسُّ الاسْلام النّامى و فَرعُهُ السّامى، بِالِأمامِ تَمامُ الصَّلاة وَالزَّکات وَالصَّیامَ و الْحجّ وَالْجَهاد وَ تَوْفیرُ الفیْئ‏وَ الصَّدَقات و إِمضاءُ الْحُدود وَالاحْکام، وَ مَنْعُ الثُّغُور و الأطْراف، الِامامُ یَحِلُّ حَلالَ اللَّه، وَ یَحْرُمُ حَرامَ اللَّه، وَ یُقیمُ حُدُودَاللَّه، وَ یَذُبُّ عَنْ دینِ اللَّه، وَ یَدْعوا إَلى سَبیلِ ربَّه‏؛ امامت زمام دین و نظام مسلمین، صلاح دنیا و عزت مؤمنان است. امامت اساس اسلام بارور و شاخه بلند آن است. با امام نماز و زکات و روزه و حج و جهاد کامل مى‌شود و اموال بیت‌المال و انفاق به نیازمندان فراوان مى‌شود و اجراى حدود و احکام و حفظ مرز‌ها و جوانب کشور اسلام به‌وسیله امام صورت مى‏‌گیرد. امام حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام مى‌شمرد و تحقق مى‌بخشد و حدود الهى را برپا مى‌دارد و از دین خدا دفاع مى‌کند و به‌سوى راه پروردگارش به‌وسیله دانش و اندرز نیکو و دلیل رسا و محکم دعوت مى‌کند.»(۱۰)

با این همه باید توجه داشت که «اصطلاح اصول و فروع دین» و تقسیم‌بندی‌هایی که ما امروزه از آموزه‌ها و معارف قرآنی و حدیثی می‌شناسیم، چیزی نیست که در خود قرآن کریم با این ادبیات مألوف مورد اشاره قرار گرفته باشد؛ آیات بسیاری در قرآن کریم به صراحت یا به اشاره معارفی را راجع به موضوعات اعتقادی‌ همچون توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت و آموزه‌های عملی، چون نماز، حج، زکات، جهاد و... بیان کرده‌اند، اما بیان این آموزه‌ها و معارف در این کتاب مقدس به نحوی که در اصطلاح علمای علم کلام شناخته و طبقه‌بندی می‌شود نیست. مثلا این‌گونه نبوده که گفته شود اصول دین عبارتند از توحید و نبوت و... و فروع دین عبارت از نماز و زکات و...؛ به همین خاطر «عدم تصریح قرآن مجید» به «اصل یا فرع» بودن هر کدام از آموزه‌های دینی و عدم طبقه‌بندی آن آموزه‌ها در بیانات قرآن ذیل یکی از این دو دسته، منجر به مخدوش شدن جایگاه آن‌ها نمی‌شود.

منابع:

  1. پيام قرآن‏، مکارم شیرازی، ناصر، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1386ه.ش، چاپ نهم، ج 9، ص 43 و 44(با تلخیص).
  2. همان، ص 49.
  3. همان، ص 50 و 51.
  4. همان، 43 و 44(با تلخیص).
  5. همان، ص 172.
  6. همان، ص 196.
  7. همان، ص 206.
  8. التحقيق فی كلمات القرآن الكريم‏، مصطفوى، حسن‏، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1368 هـ.ش، چاپ اول‏، ج 1، ص 132.
  9. احقاق الحق و ازهاق الباطل‏، مرعشی، قاضی نور الله، انتشارات کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، بی تا، ج 2، ص 300.
  10. الكافی، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، آخوندى، محمد، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1407هـ.ق، چاپ چهارم‏، ج 1، ص 200.

برگرفته از آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات کلامی دفتر حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی

تهیه و تنظیم: زهرا رضازاده

انتهای پیام
captcha