به گزارش ایکنا، نشست «رونمایی و نقد و بررسی ترجمه آسان قرآن کریم» شامگاه روز گذشته 2 خرداد با حضور حسین استادولی، عبدالهادی فقهیزاده و حجتالاسلام محمدحسین سعیدیتهرانی از سوی گروه مطالعات قرآنی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
در ابتدای نشست فقهیزاده بیان کرد: زبان قرآن فاخر و ادیبانه و استاندارد است و باید از طریق تعلیم و تعلم دانسته شود. میتوان ترجمه را به دو بخش تقسیم کرد؛ ترجمه مطلق و ترجمه نسبی. تردیدی نیست که قرآن را نمیتوان به شیوه ترجمه مطلق برگرداند که تمام معانی ریز و درشت را منعکس کند، جنبههای زیبایی شناختی را فروگذاری نکند، معانی واژگان را فرو ننهد و بتواند متنی را ارائه کند که برابر با متن مقدس قرآن شود. تردیدی نیست که ترجمه یک تفسیر مختصر و میسر است و با رسالت قرآن کریم که نازل شده تا آدمیان را به راه رستگاری هدایت کند گره خورده است.
فقهیزاده افزود: در پارهای از کشورهای اسلامی شغل برخی از استادان برجسته، آموزش زبان قرآن است. گاهی به صورت تسامحی به عربی شکسته و بیمار، که در پارهای از مدارس تدریس میشود، زبان قرآن میگوییم و نمیدانیم از این رهگذر چه لطماتی وارد میشود، اما آنها تخصصی روی این حوزه کار میکنند و در شغل آموزش زبان قرآن با همه ویژگیها و الزامات آن فعالیت میکنند. بنابراین شهید مطهری 50 سال قبل درک درستی از این تقسیمبندی داشت که در یکی از آثارش میگوید عربی سه گونه است؛ عربی قدیم، عربی معاصر و عربی قرآن.
این قرآنپژوه با تأکید بر امانتداری در ترجمه گفت: در بسیاری از ترجمهها انحراف دیدهام، اما ترجمهها مطلق نیست. ترجمه الهی قمشهای مزایای خیرهکنندهای دارد، اما اشتباهات متعددی دارد. نهضت ترجمه قرآن به فارسی طی 50 سال اخیر رشد کرده است. با وجود این، وفاداری بسیار به متن آیات، تقید به روانی متن، عدم تقید لازم به متن و ضعف آگاهی از زبان مقصد و مبدأ از چالشهای ترجمه قرآن است. همچنین اتکا به ذهن در برگردان مفاهیم و عدم تخصص نسبت به مفاهیم آیات از دیگر مسائل ترجمه است. در قرآن جنبههای علمی بسیاری وجود دارد و نمیتوان بدون تسلط بر فقه بسیاری از آیات را ترجمه کرد. خلط ترجمه و تفسیر، بدون شرح برگزار کردن آیات و... از دیگر مشکلات ترجمه است.
وی افزود: این ترجمه را تورق کردم و در برخی از آیات فارسیگرایی مفرطی را دیدم. در بخشی از ترجمه ایشان آمده: «و بیشتر مردم هرگز ایمان نخواهند آورد هرچند آزمند باشید». به نظرم آزمند بودن اینجا کلمه مناسبی نیست. در آیه دیگری آمده: «بیگمان ما گناهکار بودیم». باید مینوشتند که ما گناهکار بودیم. ایشان در موارد متعددی «ان تعلیلیه» را به درستی معنی کردند، اما در این آیه باید کلمه دیگری را استفاده میکردند؛ مثلاً در این ترجمه کلمه دعا در آیه 77 سوره فرقان به معنای دعا ترجمه شده، در حالی که دعا در بسیاری از موارد به معنی دعوت است و باید در ترجمه رعایت میشد.
فقهیزاده با اشاره به چند ترجمه شایسته و قابل تقدیر در ترجمه این کتاب، بیان کرد: در ترجمه دیگری آمده: «خدای بر دلها و شنوایی آنها مهر نهاده است.» در این آیه اغلب مترجمها از کلمه گوش به جای شنوایی استفاده کردهاند که درست نیست و در این آیه ایشان به درستی از واژه شنوایی استفاده کردهاند. من هم این ترجمه را روان، گویا و شفاف دیدم و بسیار خرسند شدم که استاد ولی هم این ترجمه را تأیید کردند. حجتالاسلام کوشا نیز این اثر را ویراستاری کردند. بنابراین این اثر ترجمه شایستهای است.
در ادامه این نشست سیدکمال حاج سیدجوادی، مترجم قرآن، درباره خصایص ترجمه آسان قرآن کریم بیان کرد: میدانیم که بیش از هزار سال از ترجمه قرآن کریم به زبان فارسی میگذرد، اما بیشتر نگارش آها در قالب دستور زبان عربی صورت گرفته و کهنترین و کاملترین ترجمه آن تفسیر طبری است که از سوی علمای ماوراءالنهر انجام شده است.
وی بیان کرد: نثر فارسی در گذر زمان برای ارتباط بیشتر با مردم مسیر رشد و سادهتر شدن را طی کرده و ترجمه قرآن نیز راه کاملتر، صحیحتر و جامعتر شدن، چه از نظر ویژگیهای زبانی و چه از نظر گستره معنایی، را پیموده است. در این میان ترجمه کلام الله مجید یکی از این چهار نوع است؛ نخست ترجمه کلمه به کلمه. دوم ترجمه آزاد یا تفسیری که محتوای قرآنی در قالب تفسیر مترجم ارائه میشود و مقید به ارائه دقیق معادل برای واژگان نیست. سوم ترجمه محتوای قرآنی به محتوا یا جمله به جمله. شیوه چهارم، آمیختگی یکی از این انواع با یکدیگر یا جایگاهی بین دو نوع است. ترجمه مفاهیم قرآن که منطبق با متن مقدس باشد رؤیایی بیش نیست و ترجمه بیغلط و بدون اشتباه از نظر همه قرآنپژوهان چه از سوی یک نفر یا گروه نزدیک به محال است، زیرا اختلاف سلیقه و نظریههای مختلف و پیچیدگیهای بسیاری در کلام آسمانی وجود دارد و نمیتوان در ترجمه به گشایش آن پرداخت.
حاج سیدجوادی با اشاره به وجوه و نظایر در قرآن، گفت: «وجوه» برداشتهای مختلف از یک لفظ است که معانی گوناگونی دارد و «نظایر» کلمههای متعدد با معانی واحد است. زبان قرآن تصویری، رمزآلود، گاه سهل و آسان و گاه سخت و پیچیده است. معنای مفهومی کنایهها و مجازها گسترده و متنوع است، اما ترجمه دقیق منطبق با کلام مقدس، که اجماع قرآنپژوهان را در پی داشته باشد، محال است. با این حال به عنوان مترجم خودم را مسئول میدیدم که در این راه سخت، هر چند لنگلنگان گامی بردارم.
وی ادامه داد: مترجم 45 سال پیش این ترجمه را با نثری متفاوت آغاز کرد و تا این زمان بارها تصحیح و ویرایش شد تا بدین صورت درآمد. مترجم بیش از 30 سال بیش از ده هزار صفحه در موضوعات مختلف ادبی، قرآنپژوهی و... نوشته که همه منتشر شده است تا شاید اقدامی هر چند کوچک برای گسترش فرهنگ قرآن باشد. با این همه مترجم همواره نظر آیتالله خویی را همواره در برابر دیدگان خود قرار داده بود که در تعلیقه پنجم کتاب البیان بیان کرده که مترجم در ترجمه قرآن باید عناصر ساختار زبان عربی و زبان مقصد را از لحاظ دستور زبان، صرف، نحو و... رعایت کند و بر اساس عقل و فطرت آنچه را میداند با نگاه به روایات معصومان ترجمه کند.
حاج سیدجوادی از ویژگیهای خاص این ترجمه سخن گفت و بیان کرد: این ترجمه ساختاری و پایبند به جمله است، چون جملهها دارای معانی و مفهوم هستند و کوشش شده است که به ترجمه معادل نزدیک شود. این ترجمه متنمحور است. یعنی مفهوم، مقصود، مضمون، خصوصیات کلمه و ترکیبهای آن به عنوان آیه در قالب مناسب نثر فارسی نگاشته و تلاش شده است که ترجمه با نثری شیوا، فاخر، ساده، روان و مناسب برای فارسیزبانان ارائه شود تا همه بتوانند از آن همان اندازه استفاده کنند که یک عربزبان هنگام تورق قرآن از آن درمییابد. بنابراین ترجمه آسانفهم نامیده شد که براساس ذوق و سلیقه عمومی مخاطبان و جوانان است.
حسین استادولی نیز در بخش دیگری از این نشست درباره نقد این قرآن گفت: درباره ترجمه مقدمهای را بیان میکنم. ترجمههای بعد از انقلاب، نهضت ترجمه فارسی را رقم زده و ترجمههای کمی و کیفی بسیاری ارائه شده که قابل تقدیر و استفاده است. در تجربیاتی که از سال 70 به بعد داشتم به مواردی برخورد کردم که مزایا و معایب ترجمهها را دارد. ترجمهها هر کدام قوتها و ضعفهایی دارند. برخی از ضعفها این است که بسیار به متن و لفظ پایبندند و از روش ترجمه خارج میشوند. این ترجمه مفید نیست، چون گویایی مطلب برای خواننده حاصل نمیشود، در صورتی که ترجمه به معنی تفسیر است و ابن عباس را ترجمان قرآن میگویند؛ یعنی او مفسر قرآن است. پس ترجمه نباید خالی از تفسیر باشد. دومین عیب، تقید معانی و عدم تعهد به متن است. در این ترجمه متونی به خدا نسبت داده میشود که ربطی به قرآن ندارد. بنابراین ترجمه باید به متن وفادار باشد. ضعف دیگر فارسیگرایی مفرط در ترجمه است، در حالی که باید بدانیم میخواهیم برای چه کسی ترجمه کنیم. ضعف آگاهی از زبان مبدأ و مقصد عیب چهارم است که مترجم باید زبان مقصد و مبدأ را به خوبی بشناسد، در غیر این صورت ترجمهاش مفید نیست و اشکال پنجم غفلت و سهلانگاری و تکیه به ذهن در ترجمه است.
وی گفت: ترجمه مرحوم الهی قمشهای غلطهای کلمهای بسیاری دارد و این امر به سهلانگاری مترجم برمیگردد و به معنای سواد نداشتن مترجم نیست. غفلت از مفاهیم قرآن کریم یکی از دیگر از معایب ترجمه است؛ یعنی مترجم باید فلسفه، فقه، کلام و... بداند. ما آیاتی داریم که اگر شأن نزولش بیان نشود، مخاطب دچار مشکل میشود. مسئله دیگر اعمال سلیقه و خلق ترجمه در قرآن است؛ یعنی گاهی مترجم مفاهیمی را در ترجمه خلق میکند که به متن قرآن برنمیگردد. برخی از ترجمهها نیز بدون شرح و برخی شرح لازم را ندارد.
این قرآنپژوه بیان کرد: استاد حاج سیدجوادی ترجمه این قرآن را قبل از چاپ به من نشان دادند و ایشان به تمام نقدها درباره ترجمههای پیشین قرآن مراجعه و آن موارد را رعایت کردهاند و این کار یکی از شایستگیهای این اثر است که با تحقیق در تجارب دیگران، قرآن را ترجمه کردهاند. گفتم ترجمه ایشان ویرایش لازم ندارد. گفتند حجتالاسلام کوشا دوباره این اثر را ویرایش کرده است. در بررسی ترجمههای قرآن به دو شیوه عمل میکنم؛ به سراغ لغزشگاههایی میروم که ممکن است مترجم اشتباه ترجمه کند و آنها را بررسی میکنم یا یک سوره را انتخاب و آن را بررسی میکنم. درباره لغزشگاهها مشاهده کردم که ایشان تمام ایرادهای ترجمههای قبلی را برطرف کردند، اما من ترجمه سوره احزاب را بررسی و مواردی را در این باره یادداشت کردم.
استادولی به برخی نکات در بهبود ترجمه این اثر اشاره کرد و گفت: در برخی از بخشهای ترجمه ایشان فارسیگرایی مفرط وجود دارد؛ برای مثال ایشان شفاعت را به میانجیگری ترجمه کردند. از سوی دیگر کافران به کفرورزان ترجمه شده است، اما در مجموع ترجمه پاک، خوشبیان و رساست و پاورقیهای بسیار خوبی دارد. البته ایشان ملاحظاتی هم داشتند، اما معتقدم با مخالفان خود دعوا نداریم، بلکه در مقام بحث ایراد داریم. کوچکترین انحرافی در این ترجمه نیست و این مهمترین ویژگی آن است. اخیراً یکی از مترجمان میگفت که احکام اسلام باید متناسب با شرایط تغییر کند، اما اگر این نظرات در ترجمه وارد شود خطرناک است و ترجمه ایشان هیچگونه انحرافی ندارد.
حجتالاسلام محمدحسین سعیدی تهرانی، ناشر «انتشارات محمود سعید»، نیز در بخش پایانی این نشست گفت: صحبت کردن من مصداق چراغ پیش آفتاب بردن است، اما به نمایندگی از کتابخانه چهل ستون و انتشارات سخن صحبت میکنم. قرآن کریم قابل ترجمه نیست. حتی اگر ایرادهای ترجمههای قبلی را ببینیم، قابل ترجمه نیست. برای مثال ارباب لغت تجلی را اظهار شی معنی میکنند و وقتی خدای شما بر موسی تجلی کرد، چه اتفاقی افتاد؟ آن کوه متلاشی شد! یکی از اسما و صفات خدا ربوبیت است و این بر یک کوهی تجلی کرده و متلاشی شده است. اینگونه میفهمیم چرا قرآن قابل ترجمه نیست.
وی ادامه داد: امیرالمؤمنین(ع) میفرماید که خدا رسول اکرم(ص) را فرستاد تا مردم را از بندگی شیطان و بتها به بندگی خدا دربیاورد و این کار را با قرآن انجام داد. خدا، این ذات صفات کمالیه، در قرآن تجلی کرده است. حال چگونه میتوانیم آن را ترجمه کنیم؟! همچنین امام صادق میفرماید که قرآن تجلی خدا برای خلقش است، ولی آن را نمیبینند. وقتی قرآن شناخته شود، اینگونه میشود که پیامبر میفرماید: «اگر کسی قرآن را درست بخواند به درجهای از نبوت میرسد.» آیا ما اینگونه قرآن را خواندهایم؟ همه چیز در قرآن هست و قرآن برای همه معجزه است، اما برای من و شما با کسی که بدون پیشزمینه به سراغ قرآن میرود خواندن قرآن تفاوت دارد، زیرا ما با استفاده از حدیث ثقلین به سراغ کلام وحی میرویم.
سعیدی تهرانی در پایان بیان کرد: هر فردی که قدمی برای قرآنی شدن زندگی مردم بردارد، تا جایی که توان داریم در کنارش هستیم. ما در خدمت استاد سیدجوادی بودیم، چون ایمان داشتیم که ترجمه قرآن اولین قدم آشنایی با آن است و این کار زندگی شخص را قرآنی میکند و اگر کسی زندگیاش قرآنی شود، زندگیاش امام زمانی و امام حسینی و علوی هم خواهد شد.
انتهای پیام