به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدصادق یوسفی مقدم، رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن، در نشست «نظریه جدید درباره قرائت صحیح» که روز 14 تیر، در این پژوهشکده برگزار شد، با اشاره به دیدگاه رایج درباره قرائت صحیح، گفت: وقتی قرائات در عالم اسلام رواج یافت برخی اندیشمندان علوم قرآنی، سه رکن برای قرائت صحیح وضع کردند؛ اول اینکه قرائت نقل شده باید مستند به سنت پیامبر و معصومین(ع) باشد نه مبتنی بر اجتهاد راوی و قاری؛ شرط دوم اینکه قرائت باید مبتنی بر مصحف امام باشد که اشاره به توحید مصاحف در دوره عثمان و ارائه مصحف واحد دارد. شرط و رکن سوم هم این است که باید به نوعی با ادبیات عرب همسو بوده و خلاف قواعد نحو نباشد.
وی با اشاره به اینکه این سه رکن همواره در کتب اهل تسنن از دیرباز بیان شده است، افزود: هر قرائتی اعم از سبع و عشر و قرائتی خارج از اینها که این سه رکن را داشته باشد، قرائت صحیح است و باید به آن اعتنا شود. ما باید به این نکته توجه کنیم قرائتی که بر پیامبر نازل شده است یک قرائت بیش نبوده و بنابر روایات، قرآن بر یک حرف و نه حروف متعدد نازل شده است؛ روایاتی هم که نزول را بر «سبعة احرف» نقل کردهاند از نظر ما اعتبار سندی ندارند، ضمن اینکه برخی از این روایات ناظر به لهجهها و لغات متنوع است زیرا در قرآن لغات مختلف از اقوام گوناگون وجود دارد.
رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن با اشاره به فلسفه قرائت صحیح، تصریح کرد: قرآن منبع اعتبار تشریعات اسلامی است و قرآن به دیگر منابع حجیت و اعتبار میدهد لذا وقتی میخواهیم تشریعات را از آن استخراج کنیم باید قرائت صحیح را بدانیم؛ مسئله دیگر هم این است که روایات و خود قرآن بر قرائت تاکید زیادی دارند تا هم ثواب و هم بهره ببریم، بنابراین قرائتی ثواب دارد که مبتنی بر قرائت پیامبر باشد و آن مستلزم شناخت این قرائت است؛ براساس فتوای همه فقهای مسلمان، در نماز علاوه بر سوره حمد یک سوره دیگر هم باید قرائت شود لذا برای امتثال تکلیف باید قرائت صحیح شناخته شود تا نماز درست باشد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: از نظر بنده قرائت صحیح چند رکن دارد؛ یکی از ارکان قرائت صحیح این است که بدانیم قرآن در عهد رسولالله جمعآوری و تدوین آیات در درون سورهها، جنبه توقیفی دارد، یعنی یا خداوند دستور داده که هر آیه در سوره گنجانده شود و یا این کار توسط خود پیامبر(ص) انجام شده است و در هر صورت کسی حق تغییر جای آیات را ندارد.
رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن اظهار کرد: البته ترتیب سورهها در دوره پیامبر(ص) انجام نشد بلکه براساس اجتهاد صحابه صورت گرفت و عثمان ترتیب کنونی را ایجاد کرد؛ البته برخی مانند علامه طباطبایی معتقدند که هم چینش آیات و هم سور توسط پیامبر(ص) صورت نگرفت و برخی هم معتقد هستند که هم ترتیب آیات و هم ترتیب سورهها توقیفی و طبق دستور خدا و پیامبر(ص) بوده است؛ ما قائل هستیم که آیات با اجتهاد صحابه در سورهها چینش نشدهاند و از نظر علامه متعجبیم که داد سیاق سر داده است ولی ترتیب آیات را توقیفی نمیداند.
یوسفی مقدم همچنین به نکته دیگر در باب قرائت صحیح اشاره کرد و گفت: میان حقیقت قرآن و قرائات تفاوت وجود دارد؛ به این معنا که قرآن کریم متواتر است ولی قرائات بر فرض صحت استناد، اخبار آحاد هستند و نه خبر متواتر؛ بسیاری از کسانی که در علم قرائت بحث داشتهاند قرائات را متواتر نمیدانند و آنها را احتمالات نص قرآن میدانند و نه نص قطعی. نکته دیگر اینکه هر قرائتی که منطبق با نص موجود قرآن نباشد آن قرائت اعتبار ندارد زیرا جریان توحید مصاحف، جریانی نیست که توسط عثمان به تنهایی شکل بگیرد بلکه حرکتی از جانب مسلمین بود و مسلمین با توجه به اختلاف قرائات، احساس خطر عمومی کرده و از آن انتقاد داشتند لذا به عثمان فشار آوردند که آن را حل کند و او هم با مشورت با صحابه از جمله با مشورت با امام علی(ع)، دست به توحید مصاحف زد.
وی ادامه داد: بنابراین قرائتهای زیادی در آن دوره با توحید مصاحف از میان رفت و همه قرائتها باید با مصحف امام منطبق میشد؛ لذا تقریبا میتوانیم مدعی شویم مصحف موجود با اجماع و تواتر مسلمین هم از طریق شیعه و هم از طریق اجماع اهل سنت شکل گرفته است؛ ذکر این نکته لازم است که در اجماع شیعه، معصوم هم حضور دارد. البته دلیل عقلی هم صرفنظر از روایات وجود دارد و آن اینکه ممکن نیست امام معصوم که وظیفه صیانت از قرآن را دارد در بین مسلمین باشند و مردم دست به تحریف بزنند و امام سکوت کنند لذا امام علی(ع) توحید مصاحف را تایید کردند.
وی ادامه داد: البته چون مصحف موجود نقطهگذاری نداشت و به خط کوفی بود احتمال انطباق قرائات مختلف بر آن وجود داشت؛ مانند «ملک» که هم «مالک» و هم «ملک» قرائت میشود؛ در این صورت چه باید کرد؟ اهل تسنن همه آنها را حجت میدانند ولی روایات شیعه این را قبول ندارند و تاکید دارند قرآن قرائت واحدی داشته است و ما باید یک قرائت را انتخاب کنیم؛ در اینجا این نظریه وجود دارد که محور، قرائت اهل بیت(ع) است یعنی اگر قرائتی منسوب به امام معصوم(ع) است و با سند قطعی ثابت میشود معتبر و این قرائت حجت است و مابقی حجیتی ندارند.
وی گفت: البته اجماع قاریان برای شناخت قرائت صحیح حجت است ولی اگر قاریان اجماع داشتند در عین حال به روایت قطعی از اهل بیت رسیدیم که بر یک قرائت تاکید دارد، آن اجماع ارزشی ندارد، حتی اگر قراء سبعه و عشره اجماعی داشته باشند. در مجمعالبیان 145 قرائت از اهل بیت(ع) و در برخی منابع 350 قرائت نقل شده است، اما اگر قرائتی با سند صحیح به ائمه رسید برای ما حجیت دارد.
یوسفی مقدم تصریح کرد: مثلا در آیه ششم سوره مائده؛ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ»؛ در مصحف موجود أَرْجُلَكُمْ با نصب لام آمده است، در اینجا تفاوت بین شیعه و سنت وجود دارد؛ فقهای شیعه معتقدند ارجلکم عطف بر محل بِرُءُوسِكُمْ است ولی اهل تسنن آن را بر وجوهکم و ایدیکم عطف میکنند. سراغ روایات اهل بیت(ع) که برویم امام باقر(ع) فرمودند ارجلکم را باید با کسره لام قرائت کنید، بنابراین عطف کردن ارجلکم با نصب لام و عطف بر محل بروسکم اجتهاد در برابر نص است. قراء عشره و سبعه هم نیمی با جر و نیمی با نصب قرائت کردهاند ولی ما قرائت اهل بیت(ع) را محور میدانیم.
وی افزود: در آیه 222 سوره بقره «وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ» هم این مسئله مطرح است؛ يَطْهُرْنَ را هم با تشدید طا و هم با سکون قرائت کردهاند، روایات به صورت غیرمستقیم برای ما روشن میکنند که با سکون درست است زیرا اگر با تشدید بخوانیم یعنی قرابت با زن وقتی جایز است که زن افزون بر پاکی حیض، غسل هم کرده باشد ولی اگر با سکون بخوانیم شرط غسل برای نزدیکی برداشته میشود. از امام صادق(ع) پرسیدند و ایشان فرمودند که اگر خون منقطع شد و غسل هم نکرده باشد همبستری جایز است. این روایت به صورت غیرمستقیم بر تجویز قرائت تخفیف تایید دارد.
رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم بیان کرد: اگر جایی برای ما ثابت نشد که اهل بیت نظری در مورد قرائت دارند در این صورت اجماع قاریان طریقی برای حجیت است، یعنی اگر همه آنها بر قرائتی اجماع کنند و چون قرائتی در برابر آن هم نیست حجت است. حال اگر اجماع نبود و نظر اهل بیت(ع) را هم نداشتیم باید به نزدیکترین قرائت به قرائت معصومین(ع) رجوع کنیم که آن هم قرائت عاصم به روایت حفص است.
انتهای پیام