در دعای روز بیست و هشتم ماه مبارک رمضان آمده است:
بِسمِ ِاللّهِ الرَّحمنِ الرِّحیم
اَللَّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّی فِیهِ مِنَ النَّوَافِل
خدایا! بهرهام را در این ماه از مستحبات فراوان كن
وَ أَكْرِمْنِی فِیهِ بِإِحْضَارِ الْمَسَائِل
و مرا با تحقق درخواستها اكرام فرما
وَ قَرِّبْ فِیهِ وَسِیلَتِی إِلَيْكَ مِنْ بَيْنِ الْوَسَائِل
و از میان وسايل، وسیلهام را به سويت نزديك كن
يَا مَنْ لا يَشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّين
اى كه پافشارى اصرارورزان مشغولش نسازد
نوافل: جمع نافله. از ماده نفل و در لغت به معنای زیاده و اضافه و فوقالعاده است. در اصطلاح، کار نیکی است که انجامش بر انسان واجب نیست. «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ؛ پاسی از شب را برخیز و قرآن و نماز بخوان؛ این یک وظیفه اضافی برای توست» (اسراء/۹۱).
وسیله: چیزی است که بهواسطه آن به چیزی میرسیم و یا نزدیک میشویم. وسیله، به معنای رساندن خود به چیزی است همراه با میل و رغبت (وسیله، خصوصیتر از وصیله است). در وسیله، معنای رغبت وجود دارد؛ اما وسیله فقط باعث اتصال و وصل است و میل و رغبتی در آن نیست. نماز و همه عبادات وسیلهاند چون ما را به خدا نزدیکتر میکنند.
الحاح: اصرار و پافشاری در دعا. یکی از آداب دعاست برای گرفتن نتیجه از آن.
امروز از خداوند میخواهیم تا بهره ما را از عبادات اضافی و فوقالعادهای که بهدلخواه خود و از سر عشق و علاقه و نه اجبار و وجوب انجام میدهیم فراوان و زیاد کند و ما را با حاضر کردن و اجابت مسئلتها و درخواستهایمان کرامت بخشد؛ و وسیله حرکت ما بهسوی خودش را از بین سایر وسایل، به ما نزدیکتر کند؛ و در انتها او را به نام کسی که اصرار و پافشاری اصرارکنندگان او را مشغول نمینماید و از توجه به ما غافل نمیکند، میخوانیم.
حظ و بهره ما از انجام نوافل، کرامتی است همراهِ مهیا شدن مسئلتها و درخواستها، گویی ما را با این اجابت بزرگ داشتهاند و به حساب آوردهاند.
برای حرکت به سوی او، راههای گوناگونی هست و انتخابهای بیشماری که هر کدام را میتوان وسیله حرکت بهشمار آورد. حال، کدام یک از این وسایل باید وسیله من باشد؟ با کمیِ وقت و در تنگنای انتخاب، به کدام عمل بپردازم و آن را در این سفر وسیله خود کنم؟ خدایا! آن وسیله را که باید وسیله اصلی من بهسوی تو باشد، از بین این وسایل به من نزدیک کن. بگذار تا آن را که خود دوستش میدارم و تو برایم انتخاب کردهای، به من (به آگاهی و احساس و علاقه و میل و کشش من) نزدیک شود. اینگونه، بیشتر دوستش خواهم داشت و به آن رغبت بیشتری خواهم کرد و بیشتر از آن لذت خواهم برد؛ آن را اضافی نخواهم دید و با عشق به جایش خواهم آورد.
آیا وقتی در راه رسیدن او قرار گرفتهایم و با میل و رغبت به بیش از واجبات حرکت میاندیشیم و حتی خوشآمدهای غیرواجب او را هم در این مسیر در نظر میگیریم و سر وعدهمان با او حاضر میشویم، نباید انتظار داشته باشیم که او هم سر قرار حاضر باشد؟ و وسایل ادامه سفرمان را که از او طلب کردهایم، با خود در این وعدهگاه آورده و حاضر کرده باشد؟!
«پافشاری و اصرار»؛ آری! شاید همین، آن وسیلهای است که نزدیکترین وسیله ماست. همین که در آخر دعا به آن اشاره و بر آن تأکید شده است. با این نوع خواندنِ خداوند، به خودمان جرئت میدهیم و تلقین میکنیم که نترس! اصرار و پافشاری تو، او را مشغول و گرفتار نخواهد کرد. شاید بزرگترین مانع ما در عدم اصرار به هرکسی این باشد که بترسیم مبادا او را به دردسر بیندازیم و او را مشغول و گرفتارِ حل مسئلهمان کنیم؛ و همین امر، ما را از اصرار بیشتر باز میدارد. با این خطاب، این منع را از سر راه روح خود برمیداریم و بر شرم خویش فائق میآییم.
نوشته زندهیاد داریوش (مصطفی) اسماعیلی
انتهای پیام