غلامرضا اعوانی، چهره ماندگار فلسفه و رئیس اسبق موسسه حکمت و فلسفه ایران در گفتوگو با ایکنا، به ارائه توضیحاتی در زمینه بهار و نسبت آن با تحول انسان پرداخت و در ابتدا با اشاره به معنای عید بیان کرد: عید به معنای بازگشتن است؛ چون اشیاء در این دنیا ممکنالوجود، یعنی حادث به حدوث ذاتی هستند؛ یعنی ذات آنها حادث میشوند. ممکن هیچ اقتضای وجود ندارد و از اینرو به وسیله فاعل وجود که حضرت حق است، اقتضا پیدا میکند، یعنی همه چیز را به حرکت در میآورد و وجود میدهد. بنابر این، همه چیز در حال حرکت است.
وی تصریح کرد: قرآن مجید هم در آیات زیادی به ما هشدار میدهد. برای نمونه فرمود: «وَكَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ»؛ یعنی نشانههای الهی در آسمان و زمین در حال گذر است، اما انسان توجه نمیکند. این حال اکثر مردم است و دلیلش هم این است که عادت کردهاند و در صورت عادت، انسان به قوه تفکر توجهی نمیکند، اما فکر کردن این است که از عادت خارج شود و سوالی طرح کند. لذا گفتهاند اصل فلسفه، حیرت است. انسان باید در برابر هستی، حیرت داشته باشد و برای او سوال مطرح شود که این چه چیزی است. لذا فرمود «وَكَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ»، چه بسیار آیات که در گذر هستند و انسان بیتوجه. اینها همه دلیل و نشانه است و کسی که چشم قلب و باطن او باز باشد، آیات الهی را میبیند و متوجه میشود که همه چیز آیات الهی است.
اعوانی بیان کرد: یکی از آیات الهی شب و روز است که اینها را خداوند میچرخاند. در آیه دیگری فرمود: «يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ»، خداوند گردش شب و روز را هم به خود نسبت میدهد که شب و روز و افلاک را اداره میکند و برای این است که در مورد آسمانها و زمین و افلاک تامل کنیم. اگر به این زمین نگاه کنیم، متوجه میشویم که حرکتی دارد. سابق، خیال میکردند که خورشید به دور زمین میگردد و زمین را مرکز عالم میدانستند و میگفتند در طول 24 ساعت تمام عالم یک دور به دور زمین میچرخد، اما سپس مشخص شد که اینطور نیست و زمین به دور خورشید و خودش میچرخد و فصول پدید میآیند.
وی افزود: این چرخش بر اساس قوانین الهی است و نباید این قوانین را مکانیکی بدانیم. قانون، علم و عقل است و هر قانونی و هر مکانیزمی غایتی دارد. البته که امروزه مسئله غایت را که جزو حکمت است و نه علم، به غلط انکار میکنند. نکته مهم این است که، حکمت از یک زاویهای میبیند که علم نمیبیند. علم صرفا به مکانیزمها توجه میکند، اما حتی یک ساعت را هم که در نظر بگیرید، مشخص است که غایتی دارد و خود ساعت نیز برای نمایش وقت ساخته شده است. هر پیچ و مهرهای که در این ساعت قرار گرفته است، یک غایتی دارد؛ مانند ماشین که برای سوار شدن است و قطعات آن نیز برای غایتی است. بنابراین اینکه میگویند غایتی وجود ندارد، صحیح نیست. چشم انسان نیز مکانیزمی برای دیدن است؛ یعنی طوری ساخته شده که ببیند. لذا این گردش شب و روز آیات الهی است.
این مدرس متون حکمی و فلسفی در پاسخ به این پرسش که آیا با این وصف میتوان گفت طبیعت نیز خود درسی برای شدن و تحول انسان است؟ بیان کرد: بله. عالم، عالمِ شدن به معنای تکامل است، البته نه به معنای داروینی. هر چند که انسان یک نطفه است و تبدیل به آدم و عالِم و ... میشود و دست به هزار و یک کار میزند که این میشود تکامل و اگر بگوییم تکامل نیست، صحیح نیست و دلیل آن هم همین روندی است که نطفه طی میکند. یعنی هر چیزی به سوی کمالی حرکت میکند، حال اگر نظریه داروین هم درست باشد، باز هم حکمت چیز دیگری میبیند که علم این زاویه نگاه را ندارد و حکمت این تکاملات و ... را الهی میبینید، برای اینکه تمام چیزها به سوی غایتی حرکت میکنند و وجود انسان نیز غایت است. در فلسفه میگوییم غایت فعل، در آخر محقق میشود یا به تعبیری «اول الفکر آخر العمل». یعنی چیزی که در فکر اول است، غایتش در انتها است. مثلا اگر کسی بخواهد خانهای بسازد، ابتدا در فکر خود این خانه را تصور میکند، اما این خانه با کار کردن حاصل میشود.
اعوانی گفت: اما در اینجا باید به آمدن بهار اشاره کنم؛ به لحاظ نجومی، اصطلاحاتی وجود دارد که بهار را اعتدال ربیع میگویند؛ یعنی شب و روز یکی میشوند. اعتدال دو نوع است؛ یکی ربیعی و یکی هم خریفی. اعتدال ربیعی همین نوروز است که شب و روز و به تعبیری عالم به حد اعتدال میرسد. یکی هم اعتدال خریفی است که در ابتدای پاییز است و ایرانیان قدیم آن را جشن میگرفتند که نامش نیز مهرگان بوده است. لذا ایرانیان دو عید بزرگ داشتند و این از هوشیاری آنها است. بنده آدمی نیستم که در وطنپرستی غلو کنم، اما باید اشاره کنم که هوش ایرانیان بسیار بالا بوده که آیات الهی را مهم میدانستند. عالم بر روی اعتدال است و از اینرو جشن اعتدال میگرفتند و جشن اعتدال ربیع را نوروز و جشن اعتدال خریفی را نیز مهرگان میگفتند. همچنین دو انقلاب داریم؛ یکی انقلاب صیفی که آخرین روز خرداد است و یکی هم انقلاب شَتَوی که همان شب یلدا است. این را نیز ایرانیان جشن میگیرند و دلیلش این است که خود را با طبیعت الهی تطبیق میدادند. یعنی انسان با عالم صغیر و کبیر نسبتی پیدا میکند و اعتدالی حاصل میشود.
وی تصریح کرد: قرآن هم به ما هشدار میدهد که زمین زنده میشود. قرآن بارها و بارها استدلال میکند که خداوند چطور زمین مرده را زنده میکند. یعنی یک نوع تحول در تمام طبیعت حاصل میشود و قرآن این را دلیلی بر معاد قرار میدهد. البته افلاطون نیز چنین استدلالی دارد و میگوید اینها مرگ نیست و یک زندگی نو محسوب میشود. بنابراین طبیعت بار دیگر زنده میشود. از میان کشورهای دنیا نیز فقط ایران و فرهنگ ایران بوده که به این مسائل توجه میکرده است و این نیز به دلیل هوش ایرانیان بوده است. همچنین علم نجوم نیز در ایران پیشرفت زیادی داشته و تنها کشوری که جشن نوروز را عید میگیرند ایران فرهنگی است که ایران فرهنگی، غیر از ایران فعلی است. ایران فعلی مرز دارد و مشخص است، اما ایران فرهنگی تا چین هم میرود و هر کجا که ایران فرهنگی بوده، جشن و سرور میگرفتند.
اعوانی بیان کرد: کلمه عید هم علاوه بر اینکه به معنای بازگشت است، یک کلمه قرآنی است و در قرآن دلالت بر سرور و شادی دارد. در قرآن آمده است که عیسی(ع) گفت: «اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِنْكَ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ»، یعنی خدایا برای ما مائدهای از آسمان برایمان بفرست تا مایه سرور و شادمانی شود و این سروری همگانی باشد. این را در عید هم میبینیم که همه لباس آراسته بهتن میکنند و خانههای خود را مرتب میکنند تا آماده یک زندگی نو شوند و به دید و بازدید میروند.
این مدرس برجسته فلسفه با تأکید بر اهمیت صله رحم تصریح کرد: علاوه بر اینها، صله رحم هم به وجود میآید که بسیار مسئله مهمی است. در سوره نساء این مسئله مورد تاکید قرار گرفته است که فرمود: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا»، یعنی ای مردم، تقوای کسی را پیشه کنید که شما از نفس واحده خلق کرد و از این نفس واحده این همه مرد و زن را آفرید، سپس در انتهای آیه میگوید تقوای خدایی را پیشه کنید که از شما در مورد ارحام سوال میکند که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
وی افزود: عرفا این حدیث را مورد توجه قرار میدهند که خداوند به رحم خطاب میکند و میگوید من رحمان هستم و تو را خلق کردم و برای تو اسمی از اسم خودم قرار دادم که علامت رحمت است. این آیه میگوید تقوا پیشه کنید که در مورد ارحام از شما میپرسند. پدر و مادر نیز در کنار خدا آمده است و فرموده: «وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا»، یعنی حکم ازلی خدا این است که جز او پرستش نشود و بلافاصله میفرماید به پدر و مادر خود نیکی کنید. در سوره نساء نیز رحم را بعد از اسم خود آورده و این نشان از اهمیت صله رحم دارد. یکی از خوبیهای عید نوروز همین است که دشمنیها از بین میرود و امروزه هم که تلفن آمده و در عصر کرونا هستیم، میشود با یک تلفن یا پیامک، صله رحم را انجام داد.
اعوانی گفت: همچنین، در تورات نیز داریم که میگوید صله رحم کنید تا عمر شما زیاد شود و این مفهوم در روایات ما نیز وجود دارد، دلیلش هم این است که انسان به اصل خودش پیوند میخورد. بنابر این یکی از مزایای بزرگ عید، همین صله رحم است که دوباره رحمت الهی که در یک خانواده است مورد توجه قرار میگیرد. حب پدر و مادر نیز ظهور حب الهی است و موجب میشود که انسان فضائل مختلفی را کسب کند.
گفتوگو از مرتضی اوحدی
انتهای پیام