اکثر قریب به اتفاق افرادی که دستی در فعالیتهای قرآنی دارند و پای ثابت فعالیتهای مردمی هستند، بعید است که از روند فرسایشی و طولانی، تشکیل اتحادیه مدغم (ادغام دو اتحادیه مؤسسات قرآنی وابسته به دو نهاد قرآنی) و خون دل خوردنها برای تشکیل اتحادیه واحد کشوری بیخبر باشند.
به اندازهای روند ادغام مشمول گذر زمان، بهانهها و اما و اگرها شد که مؤسسات قرآنی از دنبال کردن اخبار آن صرف نظر کردند و اکنون نیز با وجود شیوع کرونا و تعطیلی کلاسهای حضوری، صرفاً خود را سر پا نگه داشتهاند و به فعالیت خود در فضای مجازی یا حضوری، با حداقل قرآنآموز، ادامه میدهند.
نکته اینجاست که طی چند روز گذشته، یکی از مؤسسات فعال در تهران، سرانجام ادغام اتحادیه واحد کشوری را جویا میشد و اظهار بیاطلاعی میکرد! و معتقد بود: «وقتی خودشان بعد از این همه کش و قوس، نتوانستهاند، یکی شوند، برای مؤسسات چه کاری از دستشان برمیآید؟» این جملات از این حیث که مؤسسهای که خود در بطن کار بوده از تشکیل اتحادیه واحد بیخبر است، قابل تأمل است.
سالیان سال منتظر بودیم تا با تشکیل اتحادیه واحد کشوری، روند صحیح فعالیت اتحادیه و مؤسسات ذیل آن شکل گیرد، اما شاهدیم همچنان به برگزاری جلسات آنلاین یا حضوری محدود، و ارسال نامه و ابلاغیه بسنده شده است. شاید ما بیاطلاعیم و نحوه ارتباطگیری اتحادیه با رسانهها و انتقال فعالیتهای صورت گرفته روند مناسبی ندارد.
به دنبال گلایه بیمورد نیستیم و شرایط سخت شیوع کرونا را نیز در نظر داریم، بلکه پیگیر دغدغه تشکلهای قرآنی هستیم که هر روز بیشتر از روزهای قبل میشود.
از زمان تشکیل اتحادیه واحد کشوری از ابتدای مرداد 99 تا توافق بر انتخاب مدیرعامل آن، قریب به 25 روز صرف شد، ایشان به مدت سه سال سکانداری بخش مردمی فعالیتهای قرآنی کشور را با حداکثر رأی اعضای هیئت مدیره و بازرسی پذیرفتند. آیا زمان برای برگزاری جلسات آنلاین، ارسال نامهها و بخشنامههای متعدد و شناختن و شنیدن دغدغههای مؤسسات و اتحادیههای استانی بس نیست؟
امیدواریم به جای آرمانگرایی، به دنبال واقعبینی باشیم و به حرفهای گفتهشده و چیدن میوهای که چندین سال منتظرش بودیم، بیندیشیم و فعالیت به تأخیر افتاده را با قدرت انجام دهیم.
یادداشت از سمیرا انصاری
انتهای پیام