به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدصادق یوسفیمقدم، رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن دفتر تبلیغات اسلامی، امروز، پنجم آذرماه در نشست «مرجعیت علمی قرآن» گفت: کار مرجعیت علمی از سال 96 به صورت جدی شروع شده و سعی بر این بود تا در کنار فرهنگ عمومی، این بحث هم دنبال شود. در این راستا، سند و منشور مرجعیت علمی قرآن از سوی پژوهشکده فرهنگ و معارف و در میز قرآن دفتر تبلیغات به تصویب رسید.
یوسفیمقدم با بیان اینکه این منشور، نقشه راه برای دفتر تبلیغات اسلامی در خصوص مرجعیت علمی قرآن است، اضافه کرد: منشور مجموعه شرح وظایف برای پیشبرد مسئله مرجعیت علمی قرآن است و مهمترین بحث در قدم نخست، گفتمان و فرهنگسازی در حوزه مرجعیت است؛ یعنی ضمن اینکه در خود دفتر باید محققان و اندیشمندان را فعال کنیم، این منشور در فضای عمومی کشور هم باید ترویج و مبنایی برای فعالیتهای مجموعه نظام شود.
رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن گفت: افزون بر علوم اسلامی، علوم انسانی هم باید با قرآن رابطه برقرار کند، لذا روش ارتباطی به صورت اجمال در منشور و سند بیان شده است؛ در بحث علوم اسلامی دغدغه کمتری داریم. گرچه علامه طباطبایی نگاه نومیدکنندهای از استفاده از قرآن در علوم اسلامی دارند؛ ایشان در المیزان به مهجوریت قرآن در علوم اسلامی اشاره و فرموده است که اهل تسنن کتاب را گرفتند و اهل بیت را واگذاشتند و همین منجر به ترک کتاب شد، زیرا قرآن و عترت تفکیک ناپذیرند و شیعه هم روایات را گرفتند و قرآن را کنار گذاشتند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اضافه کرد: علامه معتقد است که همین مسئله سبب انقطاع علوم اسلامی از قرآن شد؛ ایشان در تعبیری تند فرمودند که اگر بصیرت در علوم اسلامی به خرج بدهیم، مییابیم که این علوم ساختاری دارد که نیازی به قرآن ندارد. لذا یک نفر میتواند رجال، فقه، اصول، صرف و نحو، درایه و ... را کاملاً بیاموزد و در آن متخصص شده و به درجه اجتهاد هم برسد، در حالی که قرآن را قرائت نکرده باشد و مصحفی را مس نکرده باشد و اگر بخواند هم صرفاً برای کسب ثواب است.
یوسفیمقدم با بیان اینکه این نگاه بدبینانه علامه است، اظهار کرد: برخی مخالف این نظر هستند، از جمله در جواهر، برای اجتهاد فقهی از آیات قرآن استفاده شده و همچنین آیاتی که در مباحث عقاید و اخلاق و ... استفاده شده بر خلاف نظر علامه است؛ البته نظر علامه اشاره به رابطه ساختاری و سیستمی است؛ یعنی روش استفاده از قرآن و ضرورت آن در علوم تبیین نشده است. لذا این وظیفه بر عهده کارگروه مرجعیت علمی قرآن است.
رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن تصریح کرد: در علوم انسانی این کار سختتر و دشوارتر است، زیرا بعد از رنسانس، رویکرد جدایی علم از دین و علمی ندانستن گزارههای دینی سبب فاصله زیاد علوم دینی و انسانی شد. البته تحریفی که در کتب دیگر غیر از قرآن وجود دارد، سبب شد تا از دین برای علوم انسانی استفاده نشود، اما قرآن قطعاً متفاوت از کتب دیگر است و باید ببینیم چرا از قرآن در علوم انسانی بهره لازم برده نشده است. بسیاری از پیشرفتهای جامعه بشری به واسطه دانش است، اما این دانشها با وجود آثار مفید فراوان برای بشر، به دلیل تفکر حاکم بر علمگرایی افراطی، آثار نامطلوب زیادی هم دارند؛ آثار نامطلوب محیط زیست غیرقابل انکار است؛ مراکز نظامی در دنیا به موضوعاتی میپردازند(تولیدات هستهای نظامی) که نتیجه آن نابودی بشر است.
وی اضافه کرد: قرآن کریم هدی للناس است و باید در تمامی این عرصهها هم روشنگری داشته باشد، لذا باید قلمرو حضور قرآن و روش آن در علوم روشن شود که سند مرجعیت برای این مسئله تدوین شده است. البته مدنظر ما علوم انسانی و نه طبیعی است. بنابراین افزون بر فرهنگسازی باید به صورت عالمانه وارد شده و از ظرفیتهای علمی داخل و خارج کشور استفاده کرده و اهداف مسئله مرجعیت را محقق کنیم.
یوسفی مقدم تصریح کرد: برای تحقق مرجعیت علمی قرآن باید بحث روششناسی، مفاهیم کلیدی مرجعیت علمی، مبانی مرجعیت علمی همچنین عرصهها و قلمرو مرجعیت علمی را تبیین و شفاف کنیم؛ همچنین نهادینهکردن قرآن در محتوای علوم و فرایند تولید علم ضروری است. نظام فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... چقدر بر معارف قرآن ابتناء دارند؟ باید به این مسئله برسیم که این نظامات مبتنی بر قرآن باشد؛ باید روش ورود به علوم با رویکرد قرآنی را تبیین کنیم.
وی با بیان اینکه زمینهسازی و فرهنگسازی در بین کنشگران فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و ... لازم است تا کنشها بر مبانی قرآنی استوار باشد، اضافه کرد: مراد ما از مرجعیت، اولویت، اولیت، جامعیت، اصالت، محوریت، معیار، مهیمن و منبعیت قرآن کریم برای رشتههای گوناگون علمی شامل همه دانشهای اسلامی و انسانی و طبیعی و ... است، گرچه تمرکز ما بر علوم انسانی و اسلامی است و به عرصه علوم تجربی در این شرایط ورودی نداریم.
یوسفی مقدم با بیان اینکه قرآن کریم متواتراً از پیامبر به ائمه و نسل به نسل در اختیار مردم قرار گرفت، اظهار کرد: قرآن برخوردار از معیار سنجش گزارههای علمی در تمامی علوم انسانی اعم از مبانی، اهداف و ... تأثیرگذاری هدایتی و ارزشگذاری دارد؛ قرآن به ما روش میدهد که با چه هدف و روشی بر علوم مؤثر باشیم. قرآن کریم منبع حجیت برای همه مسلمین است، لذا علما با استناد به آن میتوانند به جهتدهی، نظریهپردازی و اظهارنظر در گزارههای علمی داشته و قرآن را پیششرط تحول علمی قرار دهند.
وی افزود: البته گاهی قرآن منبع است؛ یعنی یک نظریه از سوی قرآن تکمیل یا از قرآن الهام گرفته میشود، گاهی قرآن حکم علوم قرار میگیرد و گاهی فرضیات از قرآن ارائه میشود؛ گاهی قرآن نه جنبه منبعی و استکمالی و داوری دارد، بلکه تأثیرگذاری هدایتی دارد و در مبانی و اهداف آن دانش مؤثر است.
رئیس پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن تصریح کرد: به برکت انقلاب، فعالیتهای گسترده در زمینه قرآن اعم از آموزشی، تبلیغی و علمی و ... انجام شده، اما سخن بر سر این است که در محافل علمی و آکادمیک قرآن چه حضوری دارد؟ وقتی بحث جامعهشناسی و روانشناسی و علوم انسانی دیگر بحث میشود، قرآن چه کاربردی دارد؟ چقدر قرآن در ساختار علوم انسانی تأثیر گذاشته است؟ و حرف ما هم این است. بحث مرجعیت هم که دنبال میکنیم، این رویکرد است، زیرا اگر قرآن نباشد، خسارتهای زیادی در علوم اسلامی و انسانی خواهیم داشت و داریم.
وی تأکید کرد: حضور قرآن در علوم انسانی در مراکز علمی بسیار کمرنگ است و در ساختار علوم اسلامی هم جایگاه خود را پیدا نکرده است؛ اینکه امروز در هر دانشی از قرآن استفاده میشود، بحثی نیست؛ اما باید بررسی کنیم که اگر قرآن نباشد، در ساختار علم عرفان، فقه و اخلاق و ... چه اشکالاتی ایجاد میشود.
انتهای پیام