آیه 13 سوره حجرات؛ نافی نژادپرستی یا دست‌مایه غیریت‌سازی
کد خبر: 3904544
تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۰
یادداشت /

آیه 13 سوره حجرات؛ نافی نژادپرستی یا دست‌مایه غیریت‌سازی

سیدمحمدهادی گرامی ‌‌ضمن اشاره به اینکه آیه سیزدهم سوره حجرات مهم‌ترین آموزه اسلامی در نفی نژادپرستی است، تأکید کرد: این آیه به دلیل پرداختن به مسائلی همچون نژاد، قومیت و مقوله برتری، نه تنها ظرفیت غیریت‌سازی را در سطح نظری داشته، بلکه در عمل و سطح کنش اجتماعی نیز یکی از محوری‌ترین آموزه‌های قرآنی محسوب می‌شود که بیشترین خدمت را به این غیریت‌سازی کرده است.

به گزارش ایکنا، سیدمحمدهادی گرامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در یادداشتی به بررسی نسبت قرآن کریم و موضوع نژادپرستی پرداخته است. به نظر او ایدئولوژی ملی‌گرایی خاستگاهی نژادی دارد که می‌توان از آن به عنوان خوانشی مدرن از یک گرایش اخلاقی ناپسند تاریخی تعبیر کرد. بر همین اساس، تفاسیر اسلامی از آیه سیزدهم سوره حجرات در هیچ زمانی در قالب‌های زبانی نژادپرستانه ارائه نشده است. متن این یادداشت در ادامه از نظر می‌گذرد؛

احتمالاً آیه سیزدهم سوره حجرات «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثَى وَ جَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَاللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ» مهم‌ترین آموزه اسلامی در نفی نژادپرستی، بازنمایی یگانگی هستی انسان‌ها و به ‌رسمیت شناختن پرهیزگاری به عنوان تنها شاخص فضیلت انسان‌ها بر یکدیگر است. این آیه بنیادی‌ترین مضمونی است که رویکرد اسلام به مساوات وجودی انسان‌ها از هر دسته، رنگ و نژادی را به تصویر می‎کشد.

سابقه تاریخی بحث‌های مربوط به آیه در قرون نخست ـ یعنی تا سده سوم ـ هجری دربرگیرنده مجادلات پردامنه‎ای ـ همانند برخی دیگر از آیات قرآنی ـ نیست. بیشتر مطالب نویسندگان نخستین اسلامی درباره این آیه شامل مباحث لغوی و معنای آیه است و تقریباً ارتباطی با گفتمان‌های مدرن و حتی قرون میانه‌ای جهان اسلام درباره این آیه ندارد. از سده‌های میانه ـ یعنی سده چهارم هجری ـ به بعد است که گفت‌وگوها درباره این آیه کم‌کم به فراتر از مباحث لغوی و تبیین معنای آیه کشیده می‌شود.

پس از گذار از سده‌های متقدم و میانه هجری، پی‌جویی تفسیر آیه در عصر مدرن در جهان اسلام ما را با وضعیت کاملاً متفاوتی روبه‌رو می‌کند. تفسیر این آیه در دوره مدرن گرچه به مقوله شعوبی‌گری ـ یا همان ملی‌گرایی عربی/عجمی ـ همچنان توجه دارد، ولی در چارچوب این گفتمان کهنه قرون میانه‌ای محدود نمانده است و متناسب با دغدغه‌های جریان‌های مختلف جهان اسلام، در چارچوب گفتمان‌های جدیدی نیز مورد توجه و تفسیر قرار گرفته است. درک این نکته و طبقه‌بندی این جریان‌ها از یکسو در گرو به‌ رسمیت شناختن هژمونی گفتمانی بر مقوله فهم ـ براساس دیدگاه اندیشمندان پست‌مدرنی همچون میشل فوکو ـ است و از سوی دیگر در گرو موفقیت پژوهشگر برای انتزاع یک کلّیت از تفاسیری است که از این آیه ارائه شده است.

در واقع گرچه این آیه مهم‌ترین آموزه اسلامی در زمینه یکانگی هستی بشری و نفی هر نوع نژادپرستی و شاخص‌های غیراخلاقی برای برتری انسان‌ها بر یکدیگر است؛ اما همین آیه دست‌مایه تلاش‌ گفتمان‌ها و جریان‌های مختلف در جهان اسلام برای غیریت‌سازی قرار گرفته است. این آیه به دلیل پرداختن به مسائلی همچون نژاد، قومیت و مقوله برتری، نه تنها ظرفیت چنین غیریت‌سازی را در سطح نظری داشته است، بلکه در عمل و سطح کنش اجتماعی نیز یکی از محوری‌ترین آموزه‌های قرآنی است که بیشترین خدمت را به این غیریت‌سازی کرده است؛ در حالی که در سطح ایدئولوژی و آرمان‌های اسلامی این آیه در تضاد کامل با این گونه غیریت‌سازی‌ها قرار داد!

در تفاسیری که از این آیه ارائه شده است. در مجموع می‌توان ردپای چهار گفتمان فکری ـ اجتماعی در جهان اسلام را یافت؛ ملی‌گرایی ایرانی ـ شیعی، ملی‌گرایی عربی ـ سنی، پان ـ اسلامیسم و غرب‌ستیزی و ساینتیسم و مدرنیسم غربی. با اینکه همه این گفتمان‌ها در نفی نژادپرستی هم‌نوا هستند، اما عملاً این آیه را دستمایه‌ای برای غیریت‌سازی علیه یکدیگر ـ به شکل آشکار یا پنهان ـ به خصوص براساس «ملی‌گرایی» قرار داده‌اند.

نژادپرستی باور به برتری یک نژاد بر نژادهای دیگر است، اما به نظر می‌رسد که این پدیده در قرن حاضر با ایدئولوژی‌هایی همچون ملی‌گرایی همراه شده است و برای نمونه در شوونیسم و توتالیتاریسم فاشیستی به اوج بروز خود رسیده است. پاول گلوری (Gilroy, Paul, 1987: 87) در این خصوص می‌گوید: «به گونه‌ای فزاینده با نوعی نژادپرستی روبه‌روییم که از شناخته شدن با این عنوان طفره می‌رود، زیرا می‌تواند «نژاد» را با ملیت، وطن‌پرستی و ملی‌گرایی پیوند دهد. اکنون این نوع نژادپرستی که از مفاهیم خامِ برتری و سروَری زیست‌شناختی فاصله لازم را گرفته است، در پی عرضه تعریفی خیالی از ملت همچون یک اجتماع فرهنگی متحد است؛ از این رو، از فرهنگ ملی یک تصویر می‌سازد و از آن دفاع می‌کند.»

لذا ایدئولوژی ملی‌گرایی خاستگاهی نژادی دارد و می‌توان از آن به عنوان خوانشی مدرن از یک گرایش اخلاقی ناپسند تاریخی تعبیر کرد. بر همین اساس، تفاسیر اسلامی که از این آیه نیز ارائه شده است ـ حتی در قرون میانه ـ در قالب‌های زبانی نژادپرستانه ارائه نشده و در بدترین حالت گونه‌ای از یک ملی‌گرایی فرهنگی پررنگ است.

انتهای پیام
captcha