به گزارش ایکنا؛ پیشینه شکلگیری جماعتی که امروزه به «خوجه» معروفاند، به 600 سال پیش در هند بازمیگردد. امروزه خوجهها به سه گروه خوجههای اسماعیلی، اثنیعشری و اهل سنت تقسیم شدهاند. وجه مشترک همه این گروهها برخورداری از جایگاه اجتماعی و اقتصادی بالا در کشورهای خود و سازماندهی تشکیلاتی است.
شکلگیری اولیه
به نوشته دایرهالمعارف خوجه پدیا؛ حدود 600 سال قبل یکی از مبلغان دین اسلام به نام «پیر صدرالدین» وارد منطقه سند در هندوستان شد. گفته میشود که وی یکی از داعیان شاخه نزاری از فرقه اسماعیلیه بود؛ برخی نیز او را یک صوفی ایرانی میدانند. او در میان جماعتی از هندوها معروف به لوهانه (Lohana) که گروهی از هندوهای ثروتمند بودند به تبلیغ آیین خود پرداخت. وی تعداد زیادی از این هندوها را به آیینی درآورد که آن را ستپنته (راه درست) نامید که ترکیبی از عقاید صوفیه با باورهای هندویی بود. صدرالدین پیروان خود را «خواجه» نامید که در فارسی به معنای فرد محترم و متشخص است. بعدها این عنوان تبدیل به «خوجه» شد.
دوران انسجام و گسترش
در طی سالها و قرون بعد، چند تن دیگر از مشایخ صوفیه برای تبلیغ این مذهب وارد هند شدند و عقاید اسماعیلیان نزاری در این منطقه فراگیر شد. این روند به ویژه پس از سفر آقاخان اول از ایران به هند در رمضان ۱۲۶۰ق/ سپتامبر ۱۸۴۴م شدت گرفت. جامعه دینی خوجهها «جماعت» و عبادتگاههای آنها «جماعتخانه» خوانده شد که محل عبادت و تعامل اجتماعی آنها بوده و هست.
تا آن زمان، جمعیت خوجهها در منطقه کچ و گجرات هند افزایش یافته بود. برخی از آنها هم به بمبئی و مسقط رفتند. آنها زکات خود را به جماعتخانهها میپرداختند و کاملاً با جامعه پیرامون خود هماهنگ بودند.
پس از ورود آقاخان اول به هند، تمرکز بیشتری در امور جامعه خوجهها پدید آمد. این امر به بروز برخی اختلافات در بین این جامعه منجر شد و در نتیجه آن برخی گروههها از جماعتخانهها جدا یا اخراج شدند. برای نمونه میتوان از خاندان حبیب ابراهیم که یک خاندان متنفذ بودند نام برد که با سرپیچی از فرمان آقاخان مبنی بر لزوم اعطای داراییهای پیروان جماعت به وی از این گروه جدا شدند. آنها بعدها به مذهب اهل سنت گرویدند.
در سالهای آغازین قرن نوزدهم میلادی، تعدادی از خوجهها برای زیارت به نجف رفتند و در آنجا با شیخ «زینالعابدین مازندرانی» از مجتهدان مشهور زمان دیدار کردند. آنها طی ملاقاتهایی که با این مرجع داشتند به این نتیجه رسیدند که نیاز به یک رهبر دینی دارند که به هند بیاید و آنها را هدایت کند.
در سالهای 1860 تا 1870 یک روحانی هندی به نام «ملاقادر حسین» که برای تکمیل دروس دینی در کربلا اقامت داشت با تعدادی از خوجههای زنگبار و بمبئی در کربلا ملاقات کرد. ملاقادر به آنها خواندن قرآن، عقاید اسلامی و طرز صحیح نماز خواندن را آموزش داد و درباره عظمت حضرت علی(ع) برای آنها سخن گفت. او دریافت آنها عقاید نادرستی درباره حضرت علی(ع) دارند و او را دهمین تجلی خدای ویشنو میدانند؛ بنابراین تصمیم گرفت که آنها را با عقاید تشیع آشنا کند. وی به بمبئی رفت تا به ارشاد خوجهها بپردازد؛ ملاقادر در بمبئی مدرسهای تاسیس کرد و در آن عقاید مذهب اثنیعشری را تدریس میکرد
خوجههای آقاخانی
در اواخر دهه 1880 روحانی دیگری به نام «شیخابوالقاسم نجفی» با هدف توسعة مذهب تشیع اثنیعشری از ایران رهسپار هند شد و در بمبئی اقامت گزید. وی در این شهر با کمک برخی از بازرگانان سرشناس ایرانی که با خوجههای اثنیعشری ارتباط داشتند برای نخستین بار نماز جمعه را ـ که تا پیش از آن هرگز در بمبئی اقامه نشده بود ـ برگزار کرد. شیخابوالقاسم نجفی سپس به تبلیغ تشیع در بین خوجههای آقاخانی پرداخت و این در حالی بود که شیعیان خوجه اثنیعشری بمبئی فاقد هرگونه مسجد یا سالنی برای انجام مراسم عبادی خود بودند.
شیعیان خوجه اثنیعشری در سال 1899 رسماً جماعت خود را در بمبئی تأسیس کردند. در پی این امر، آقاخان و یارانش کوشیدند آنها را به انحلال این جماعت وادارند. با این حال، شیعیان خوجه اثنیعشری تحت رهبری ملاقادر و شیخابوالقاسم نجفی در برابر فشارها پایداری کردند و به تدریج جمعیت آنها به میزان قابل توجهی افزایش یافت. این در حالی بود که آقاخانیها، با اعمال تحریم سعی داشتند این نوشیعیان را از نظر اقتصادی در تنگنا قرار دهند.
جذب جوانان خوجه به این مرکز موجب اختلاف بیشتر آنان با اکثریت جماعت خوجهها که پیروان آقاخان بودند شد تا جایی که فشار روزافزون به آنها موجب گشت که حدود سال 1900 و پس از بیست سال مناقشه، خوجههای اثنیعشری زادگاه خود را ترک گفته و با مشقت فراوان راهی شرق آفریقا شوند.
مهاجرت به آفریقا
ارتباطات هندیها با مناطق ساحلی شرق آفریقا به صدها سال پیش برمیگردد. در بین دریانوردان هندی که به تجارت با آفریقاییها میپرداختند تعدادی از بازرگان خوجه حضور داشتند. برخی از آنها در شرق آفریقا ماندگار شدند و به کار تجارت و بازرگانی پرداختند.
نخستین خوجههای اثنیعشری در مومباسای کنیا - اوایل قرن بیستم میلادی
خوجه ها در تمام مناطق شرق آفریقا پراکنده شدند و در آنجا موقعیت تجاری خوبی پیدا کردند. آنها در هر سرزمینی که وارد شدند جماعت شیعیان اثنیعشری را تشکیل دادند. آنها بعدها اقوام و دوستان خود را از هند به این مناطق فراخواندند.
مراکز دینی
آنها در مناطق سکونت خود در شرق آفریقا، مساجد، مدارس دینی و مراکز آموزشی خاص خود را تأسیس و چندین خیریه بزرگ را راهاندازی کردند.
جماعت خوجهها در دوره سلطه آلمان بر تانگانیکا، حاکمیت انگلستان بر بخشهایی از شرق آفریقا، حاکمیت فرانسه در ماداگاسکار، ایتالیا در سومالی، بلژیک در کنگو و پرتغال در موزامبیک، حضور داشتند و طی این دوران، دستخوش تغییرات و تحولاتی شدند.
خوجههای اثنیعشری در پنج قاره جهان حضور دارند و در هر کشوری جماعات و تشکیلاتی مستقل دارند، فدراسیون جهانی جماعات شیعه خوجه اثنیعشری مهمترین تشکیلات آنان است که جماعات و فدراسیونهای منطقهای زیر نظر آن فعالیت میکنند. سازمان «بلال مسلم میشن»، ویپاز و فدراسیون جماعات شیعه خوجه اثنیعشری آفریقا، از مهمترین تشکیلات متعلق به شیعیان شرق آفریقاست. دبیرخانه فدراسیون جهانی شیعیان خوجه در لندن مستقر است.
در حال حاضر شمار کثیری از جمعیت 125 هزار نفری شیعیان خوجه در هند و پاکستان و جمعیتی در شرق آفریقا و تعدادی خانوار در ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس سکونت دارند. همچنین در ایالات متحده و کانادا جماعتهایی از خوجههای اثنیعشری وجود دارند.
خوجههای اثنیعشری از نظر مذهبی بسیار پایبند نمازهای جماعت یومیه، برگزاری مراسم اعیاد و همچنین مراسم عاشورای حسینی هستند. آنها در گذشته مقلد آیتالله سیدابوالقاسم خویی، سپس مقلد آیتالله سیدمحمدرضا گلپایگانی و در حال حاضر مقلد آیتالله سیدعلی سیستانی هستند.
سازمانها و تشکلها
خوجهها تشکیلاتی بسیار منسجم و سازمانیافته دارند و این ویژگی خود را از سابقه تاریخی خویش در آیین اسماعیلی به ارث بردهاند. این امر سبب شده تشکلهای فراوانی در سراسر جهان ایجاد کرده و در سایه آن به فعالیتهای خدماتی، اجتماعی، آموزشی و فرهنگی بپردازند. برخی از این تشکلها عبارتاند از: گروه هلال طلایی، مؤسسه فائز حسینی، باشگاه جعفری، مؤسسه خیریه خدمات شیعه در دارالسلام، انجمن اثنیعشری، گروه دانش آموزان پیش آهنگ و جامعه زینبیه.
فدراسیون جهانی شیعیان خوجه
همه فعالیتهای شیعیان خوجه زیر نظر فدراسیون جهانی جماعات شیعه خوجه اثنیعشری (The world Federation of Khoja Shia Athna Ashari Communities) است که هر سه سال یک بار کنفرانسی تشکیل میدهد و تصمیمات جهانی این فدراسیون در آن گرفته میشود.
تصمیمات این کنفرانس برای تمام فدراسیون های منطقه لازمالاجراست. سیاستهای کلی درباره انتخاب مرجع تقلید، پرداخت خمس و زکات و… از مسئولیت های این سازمان است. این جمعیت همچنین از ورود به مسائل سیاسی و موضع گیری در قبال رخدادهای سیاسی خودداری میکند. این سازمان در سال ۱۹۷۶ در لندن تشکیل شد و ۲۴ عضو و ۴ فدراسیون منطقهای (آفریقا، آمریکای شمالی، آسیا و استرالیا) دارد.
بخش عمده درآمد سازمانهای خوجه اثنیعشری، اعم از فدراسیونهای جهانی و منطقهای و مؤسسههای وابسته به آنها، با کمک برخی شیعیان ثروتمند خوجه اثنیعشری ساکن کشورهای شرق آفریقا و آمریکای شمالی تأمین میشود. اغلب این افراد از تجار بزرگ هستند و هر ساله بخشی از سود معاملات تجاری خود را در اختیار مسئولان فدراسیونهای جهانی یا منطقهای قرار میدهند. افزون بر آن، مسئولان فدراسیونها با اجازه مرجع تقلید خود آیتالله سیستانی، بخشی از سهم امام و سادات پرداختی اعضای جماعات را برای انجام فعالیتهای تبلیغی- عمرانی هزینه میکنند.
سازمان بلال مسلم میشن
سازمان بلال مسلم میشن (Bilal Muslim Mission) که آن را «سیدسعید اختر رضوی» و شماری دیگر از رهبران شیعه در تانزانیا در سال ۱۹۶۷م بنیانگذاری کردند، خدمات تبلیغی مذهب اهل البیت(ع) را برعهده دارد و زیر نظر فدراسیون شورای عالی و حمایت دارالسلام چندین مدرسه به سبک حوزه علمیه دارد. خدمات این سازمان به دانش پژوهان شیعه سیاهپوست اختصاص دارد و ارائه کمکهای مالی هنگام بلاهای طبیعی، ساختن خانه سالمندان و. .. از دیگر خدمات این سازمان است. هزینههای این مرکز از سوی اعضا و شیعیان تأمین میشود.
منابع:
https://www.world-federation.org/
https://www.kpsiaj.org/kpsiaj/content.aspx?t=4
www.dewani.ca/historyofkhojas.pps
http://ismaili.net/mirrors/202_khoja/abdgkhja.htm
https://docplayer.net/22515975-Khoja-shia-ithna-ashari-jamaat-melbourne-patron-sheikh-mujahidali-sheriff.html
https://www.collectionscanada.gc.ca/obj/s4/f2/dsk1/tape9/PQDD_0012/MQ41714.pdf
تهیه و تنظیم: محسن حدادی
انتهای پیام