محسن یاراحمدی، مسئول طرح استعداهای درخشان قرانی کشور، در گفتوگو با ایکنا از استان مرکزی، گفت: جذب بیشتر نوجوانان به قرآن عواملی دارد که بخشی از آن به مربیان، بخشی به آموزش و پرورش و بخشی دیگر به خانوادهها بازمیگردد. برای جذب کودک و نوجوان به سوی مبانی دینی همه تأثیرگذارند، چهبسا قاریانی از دل مدارس، محلات و یا خانوادهها تربیت شدند.
وی اظهار کرد: نوجوانان باید بدانند قاریشدن نیاز به توانایی و استعداد خاص دارد؛ لذا جنبههای انگیزشی برای تقویت روحیه نوجوانان مؤثر است، مربیان قرآن نقش اصلی را در تربیت قاریان برعهده دارند و نقش ثانویه به دستگاههای متولی و ارگانهای دیگر برمیگردد. شاید بخش اعظمی از حرکت نوجوان به سمت مبانی قرآن از دست ما خارج باشد، اما استفاده از روشهای نوین آموزشی جهت جذب به ما مربیان بازمیگردد.
تفکر مربی در آموزش باید نوین باشد
یاراحمدی بیان کرد: وقتی سخن از شیوههای نوین میشود گاه مربیان به تجهیز کلاسها به ابزار سختافزاری فکر میکنند، اما برای جذب علاوه بر تجهیز و استفاده از وسایل روز باید نرمافزار نیز نوین باشد. همچنین تفکر مربی در آموزش هم باید نوین باشد. شیوه آموزشی مربیان باید زمینه جذب قرآنآموز و فراگیران را فراهم کند، در واقع آنچه به مربیان بازمیگردد این است که در شیوه نوین آموزش تجدیدنظر داشته باشیم. شیوه جدید بین معلمان قرآن وجود دارد، اما مدون نیست و جایی نیامده است، ارگان و دستگاهی آن را دستهبندی نکرده تا به کتاب و نرمافزارها تبدیل شود؛ لذا در حالحاضر به تغییر روش در آموزش نیاز داریم.
وی ادامه داد: مربیان برای آموزش از تلاوتهای کوتاهتر آغاز کنند، چراکه تلاوتهای طولانی ممکن است سبب پس زدن نوجوانان شود. شیوه آموزشی به نوجوانان در اولین گام باید جذبکننده باشد، وقت نوجوان به شرط مستعد بودن در کلاس روخوانی و روانخوانی و حتی تجوید تلف نشود همزمان با قرائت میتوان آموزش روخوانی و روانخوانی و تجوید ارائه شود. معلمان افراد با استعداد را شناسایی و تربیت کنند، قرائت را آغاز کرده و در کنار آن روخوانی و قواعد را آرام آرام آموزش دهند، در کنار تقلید میتوان به عنوان تکلیف روخوانی را مطالبه کرد تا این آموزش نیز انجام شود.
جامعه قرآنی درست بهکارگیری نشدند
یاراحمدی در خصوص بهکارگیری مربیان قرآن در مدارس هم گفت: این اقدام در برههای از زمان اتفاق افتاد و به نظر من خیلی هم موفق نبود، در جذب مربیان قرآن برای آموزش و پرورش سخنانی مطرح بود که باید چه افرادی باشند، عملاً خیلی از افراد جذب شده قاری نبودند. اگر هم قاریان جذب شدند بستر لازم برای فعالیت آنان فراهم نشد گاه آنان در مدارس حاشیهنشین به کار گرفته شدند، این افراد ظرفیتهای خوبی داشتند که میتوانستند آموزش و جذب را انجام دهند؛ لذا باید مطابق با ظرفیت قاریان برنامهریزی میشد. به معلم و قاری قرآن جهت آموزش به چشم دیگر معلمان نگاه نشود، برای آنان موظفی در نظر نگیرید، اگر بهکارگیری جامعه قرآنی درست انجام میشد یا از این پس درست انجام شود قطعاً جهش خوبی در این بخش خواهیم داشت. تأسیس مدارس قرآن هم ایده کارآمدی نبود، آموزش و پرورش با مدارس قرآن در تناقض بود و تضادی وجود داشت که جمع این دو، کار سختی بود.
لزوم توجه به قرائتهای تقلیدی
این قاری قرآن برلزوم توجه به قرائتهای تقلیدی تأکید کرد و افزود: درست است که برای قاری شدن صوت خوب از ملزومات است اما صدا تنها ملاک برای قاری شدن نیست، تلاوت قرآن عرف و آدابی دارد که این عرف برای ما نیست و از مصر بر جای مانده است. حتی عرب عربستان نیز نمیتواند قرآن را زیبا همچون مصریان تلاوت کند، فقط مصریان با توجه به غنای فرهنگی و داشتن توان موسیقیایی توان تلاوت قرآن بدین شکل را دارند. آنان از 700 سال پیش آرام آرام پیش رفتند تا 200 سال پیش تلاوت بدین صورت شکل گرفت؛ در نتیجه مجبوریم و عقل میگوید که در حوزه تلاوتهای تقلیدی گام برداریم.
وی در پاسخ به سؤال ابداع سبک نو در تلاوت گفت: شاید هم بتوانیم سبکی نو در تلاوت ابداع کنیم، اما در قرائت قرآن دارای محدودیتهایی هستیم، از جمله حدیث معروف پیامبر(ص) که فرمودند: «اقرأوا القرآن بألحان العرب و الاصوات»، تلاوت قرآن نباید دستخوش تغییر شود، اگر قرار باشد قرآن با لحن فارسی تلاوت شود به دلیل عدم رعایت حدود در زبان فارسی اگر هر کششی سرجای خوش نباشد معنا عوض میشود پس حدودی داریم و از حدود نمیتوان تخطی کرد. حدود را علمای تجوید مصری طراحی و مشحص کردند و ما مجبور به تقلید هستیم؛ لذا برای ایجاد مدل جدید قرائت باید از فیلتر تقلید بگذریم و اگر قرار است سبک جدیدی ابداع شود باید از پیشینه تقلید عبور کرد.
انتهای پیام