به گزارش ایکنا؛ بعد از ذبح قربانى لازم است كه حاجى سرش را بتراشد(حلق) و يا از ناخن يا موى خويش قدرى بچيند (تقصير). مستحب است سر را از سمت راست پيش سر تراشيد و نيز موى سر را در منى دفن كرد. سر تراشيدن را اسرارى است از جمله اينكه رحمت خدا را در پى دارد. چنان كه از رسول خدا(ص) نقل شده است كه ايشان در دعاى خويش فرمود: «اللَّهُمَّ ارْحَمِ الْمُحَلِّقِين؛ خدايا بر سر تراشيدگان ترحم كن».
همچنين حلق باعث مى شود انسان در زمره كسانى قرار گيرد كه از فزع اكبر ايمن هستند. جالب تر اينكه خداوند در مقابل هر تار موى حاجى نورى در بهشت براى او مقدر مى فرمايد. امام صادق(ع) فرمود: «إِنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِن ... فَإِذَا حَلَقَ شَعْرَهُ لَمْ يَسْقُطْ شَعْرَةٌ إِلَّا جَعَلَ اللَّهُ لَهُ بِهَا نُوراً يَوْمَ الْقِيَامَةِ؛ همانا بنده مومن ... چون سر بتراشد، موى او نمى ريزد مگر آنكه خداوند در عوض آن نورى در قيامت براى او قرار دهد».
همچنين امام باقر(ع) در دعاى خويش فرمود: «اللَّهُمَّ أَعْطِنِي بِكُلِّ شَعْرَةٍ نُوراً يَوْمَ الْقِيَامَة؛ خدايا، در عوض هر تار مو، در روز قيامت نورى به من عطا كن».
اگر مومن در منى سر خويش بتراشد و موى خود را همانجا دفن كند روز قيامت كه به محشر آمد هر تار موى او زبانى گويا پيدا كرده به نام صاحبش لبيک مى گويد. بنابراين سر تراشيدن و موى خويش را در سرزمين منى دفن كردن به معناى جذب رحمت الهى است. سرّ آن نورى است كه در بهشت به انسان عطا مى شود تا با آن نور قلب خويش را در بهشت روشن كند. لبيک حاجى به تمام اجزاى بدنش انتقال يافته، حتى موى او اجابت حق مى كند. حج گزار در اين لحظات انسان ديگرى شده است. در اين زمان لازم است نشانى از تغيير داشته باشد و با تراشيدن سر و از بين بردن زيبايى صورت، زيبايى سيرت خود را نشان دهد.
اسماعيل تو چيست؟
به دنبال فتوايى مى گشت كه بتواند طبق آن، از تراشيدن سر در روز عيد قربان معاف شود و به نحوى ريال هاى خود را خرج قربانى نكند.
گفتم: باز هم فرار از تكليف؟ اين چندمين بار است كه در اين سفر، دنبال بهانه اى؟
گفت: شايد كسى نخواهد بى ريخت شود؛ چطور چند ماه تحمل كنم تا دوباره موهاى سرم بلند شود؟
گفتم: از كجا فلسفه سر تراشيدن، همين رهايى از وابستگى نباشد!
گفت: چه وابستگى! من آنقدر در زندگى فداكارى و گذشت داشته ام كه نشان دهد وابسته نيستم.
گفتم: كسى كه نتواند از موى سرش بگذرد، وابسته است. كسى كه از مويش نگذرد، از سرش مى گذرد؟ هرگز!
گفت: من كه اين همه پول خرج كرده ام، چطور مى توانم وابسته باشم؟
گفتم: اسماعيل هر كس چيزى است كه بايد آن را فدا كند. حضرت ابراهيم(ع) پسر جوانش را به قربانگاه برد. امام حسين(ع) 72 قربانى در كربلا فداى رضاى خدا كرد. من و تو چه چيز را به خاطر خدا فدا مى كنيم؟
گفت: گفتم كه اين همه پول خرج كرده ام و ...
گفتم: باز هم مى گويد پول؛ پول؛ بعضى ها حاضرند پول بدهند، ولى جان نمى دهند، يا آبرو نمى دهند. براى بعضى ها محبت زن و بچه عامل وابستگى است، براى بعضى پز و قيافه و براى بعضى مد و لباس.
انتهای پیام