شهریار بحرانی، کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره آینده جبهه باطل در سینمای غرب اظهار کرد: در ابتدای بحث، میخواهم تبیینی از موقعیت امروز داشته باشم. جبهه باطل امروز از طرف فراماسونها که نیروهای مخفی شیطانی هستند اداره میشود. آغازگر این جریان شیطانی نیز از جرج واشنگتن بنیانگذار آمریکای نوین است. وی مسیری را شروع کرد که توسط شوالیههای معبد (فراماسونرهای نوین) شروع شد و در نهایت به کسب مقام ریاست جمهوری آمریکا ختم شد. از آن زمان تفکرات فراماسونری در این کشور حاکم شد و در ادامه تمام رؤسای جمهور آمریکا بر همین روال ادامه مسیر دادند.
وی افزود: البته سینمای آمریکا نیز به پیرو حاکمیت فراماسونری خود، ریشههایش در هجوم و لشکرکشی یهودیهای شوروی و بلوک شرق به سمت آمریکا شکل میگیرد. در این ایام حدود 4 میلیون یهودی وارد نیویورک میشود، به نحویکه این شهر را میتوان در آن زمان یک شهر یهودی نشین نام برد. این جمعیت در آن زمان هالیوود را راهاندازی کرد. برای همین باید گفت کلیت و ذهنیت هالیوود بر اساس اندیشههای یهود شکل گرفته است.
کارگردان ملک سلیمان (ع) ادامه داد: کمیک بوکها (ابرقهرمانها) و راهاندازی کمپانی والت دیسنی در ادامه راهی است که فراماسونرها در پی دستیابی به آن در سینما هستند. برای همین با ترویج قصههای جن و پری به نوعی فضاسازی لازم از طرف آنها تامین میشود. جالب اینجاست که کمپانی والت دیسنی در زمان حال نیز به طور هفتگی در حال برگذاری جلسات غیراخلاقی است، حال از این کمپانی چگونه میتوان توقع اقدامات فاخر را داشت. درباره رواج ابر قهرمانها در سینمای آمریکا باید بگویم رواج ابر قهرمانها در ادامه اندیشههای نیچه است که میگوید خدا مرده است. برای همین این ابر قهرمانها هستند که میتوانند سرنوشت بشریت را رقم زنند.
این فیلمساز ادامه داد: موضوعات مطرح شده شاید از نگاه عدهای کمی دور از ذهن به نظر رسد، اما زمانی که هالیوود سفر انسان به ماه را با دروغپردازی بازسازی میکند دیگر نباید از سخنان مطرح شده تعجب کرد، البته بحث سفر دروغین فضانوردان آمریکایی در دهه 60 میلادی به ماه گفته من نیست، بلکه موضوعی ثابت شده است، حتی استنلی کوبریک در زمان مرگ برای بازسازی چنین موضوعی از مردم آمریکا عذرخواهی کرد.
وی درباره سیاستهای جدید سینمای آمریکا چنین توضیح داد: هماکنون در سینمای آمریکا یک رویکرد جدی و مهم وجود دارد. آنهم اینکه فضای تازه بر دنیا ترسیم شود. فیلمهای «برخورد نزدیک از نوع سوم» و «کارخانه هیولاها» به نوعی ترویجگر همین موضوع است. در «برخورد نزدیک از نوع سوم» این فیلم تفکر را تبلیغ میکند که به انسان مقامی ابر قهرمانی میدهد. آن وجهی که به انسان اجازه میدهد برای تبدیل شدن به ابرانسان با موجودات ناشناخته در دنیاهای موازی ارتباط برقرار کند. بدین ترتیب با بریدن انسانها از بندها و چارچوبهای الهی و مذهبی، که انسان را از ارتباط با اجنّه برحذر میدارد، راه او را به سمت موجودات ناشناخته و شیطانی میگشاید.
کارگردان «حمله به اچ 3» اضافه کرد: در دهههای اخیر فیلمها و انیمیشنهای بسیاری درباره «هیولاهای خوب»، «تعامل با دخان» و «ارتباط عاطفی میان انسان و موجودات نشناختنی» ساخته شده است؛ از جمله «آواتار»، «کارخانه هیولاها»، «ای.تی»، «مگامایند»، «ظهور Arrival»، مجموعه «جنگ ستارگان»، «نارنیا»، «پسر جهنّمی» و... گواه این ادعا است. در «آواتار» انسان با سفر به دنیایی جدید، مقامی خدایی از خود نشان میدهد. نگاهی که در این فیلم وجود دارد به نوعی میخواهد بگوید با قدرتی که در اختیار انسان است دیگر نیاز به خدا نیست.
بحرانی متذکر شد: آیندهای که من برای سینمای آمریکا متصور هستم، روشن نیست، چون این سینما به انتهای راه خود رسیده است و چیزی جدیدی برای بازگو کردن ندارد، البته ممکن است که جریان فراماسونری حاکم بر هالیوود طی چند سال اخیر برای رهایی از افول خود سیاستهای جدید شکل دهند، اما مطمئناً آن رویکرد هم جواب لازم را به همراه نخواهد داشت.
وی در پاسخ به این سؤال که با توجه به توضیحات ارائه شده تولیدات دینی سینمای هالیوود را چگونه میتوان توصیف کرد؟ گفت: نزدیک به 90 درصد سینمای آمریکا به فیلمهای ابر قهرمانی اختصاص پیدا کرده؛ سینمایی که بخش اقتصادی سینما از آن ارتزاق میکند، البته در حاشیه ممکن است کارهای خوبی نیز تولید شود که بازخورد چندانی ندارد، اما به هر حال این دست فیلمها ساخته میشود تا به نوعی آثار اصلی به واسطه آن پوشش داده شود.
بحرانی متذکر شد: در این میان ممکن است برخیها سؤال کنند سینمایی که از آن انتقاد میکنیم آثاری چون «مصائب مسیح» نیز تولید میکند. در پاسخ به این مطلب باید بگویم در سینمای مافیایی غرب، برای اینکه به خیلی اعتراضات پاسخ داده شود، نیاز است فیلمهایی هم تولید شود که در ظاهر شکلی دینی دارند، اما به نظرم این تولیدات نیز عمدتاً کارهایی هستند که تحریف شده و با واقعیت همخوان نیستند.
این فیلمساز در انتها تاکید کرد: نکته دیگر اینکه در این کار یک هدف بسیار جدی دنبال میشود، آنهم بحث تقدسزدایی از پیامبران است که به صورت جدی در کارهای مورد نظر دنبال می شود. در این آثار رسولان مقامی کاملاً زمینی دارند و حتی کارهایی میکنند که به نظر ما اشتباه میآید. این رویکرد به نظرم نوعی همراهی با تفکرات فراماسونری است که با دیده دقت باید به آن نگریست، چراکه اگر به آن توجه جدی نشود، نتیجه همان خواهد شد که در سینمای اروپا شاهدش هستیم؛ سینمایی که دیگر اثری از آن باقی نمانده و خود را به طور کامل در اختیار هالیوود قرار داده است.
گفتوگو از داود کنشلو
انتهای پیام