به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از آذربایجانشرقی، مردم
هر منطقه از کشور دارای آداب، رسوم و عقایدی هستند که ریشه در عقاید دینی و ملی
آنان دارد . این آداب و رسوم که بخشی از فرهنگ
بومی یک منطقه را شامل میشود بارزترین عنصر هویت بخشی مردمان یک ناحیه به شمار میآید در
كشور ما همه مسلمين ماه مبارك رمضان را روزه ميدارند ولي در جاي جاي كشورمان روزه
و ماه مبارک رمضان با آدابي همراه است كه ممكن است آن مراسم خاص را در جاي ديگر
نتوان يافت. اين آداب را ميتوان در نحوه استقبال از اين ماه عزيز، نحوه برپايي
آن، آداب سحر و افطار، اطعام دادن، عبادات و مناجات مخصوص اين ماه جستجو كرد.
با توجه به اينكه ايران كشوري مسلمان و شيعه به شمار ميآيد، ماه رمضان نيز از جايگاه ويژهاي در نقاط مختلف و در بين مردمان آن برخوردار است. از روستاهاي كوچك و قصبه ها گرفته تا شهرهاي بزرگ همه رنگ صيام به خود ميگيرند و جامه افطاري و سحري به تن ميكنند، اما آداب و رسوم منطقه آذربايجان خود چيزي ديگري است، حلاوت،طراوت و جذابيت ديگري دارد.
آیینهای مردم آذربایجانشرقی ریشه در عقاید دینی و ملی آنان دارد. بدون شک این آداب و رسوم که بخشی از فرهنگ بومی یک منطقه را شامل میشود، بارزترین عنصر هویت بخشی مردمان یک منطقه به شمار میآید. البته رسمهای مردم تبریز و آذربایجانشرقی برای ماه مبارک رمضان هم در کشور خاص است که در ادامه تعدادی از این آیینها را مرور میکنیم.
خانمهای خانه دار آذربایجانشرقی با خانه تکانی به استقبال ماه مبارک رمضان میروند و یکی دو روز مانده به آغاز ماه رمضان مردم روستاهای استان فطیر درست میکنند و این فطیرها و نان های مخصوص پای ثابت سفرههای افطار میشود.
این فطیرها «نزیه» نام دارند و یک نوع نان محلی مغزدار است که روی آن با چنگال و ته استکان نقش بندی میشود.
آماده کردن مساجد نیز از دیگر کارهایی است که در شهرها توسط هیئت امنای مساجد و در روستاها توسط خود مردم قبل از شروع ماه مبارک رمضان انجام می شود.
قاباخلاما
قاباخلاما به ترکی یعنی به پیشواز رفتن. مردم آذربایجانشرقی چند روز مانده به شروع ماه مبارک رمضان اقدام به گرفتن روزه میکنند و به این عمل میگویند «قاباخلاما» یعنی به پیشواز و استقبال ماه مبارک رمضان رفتن.
رویت هلال ماه و نگاه کردن به آئینه
پيش
از اينكه راديو و تلويزيون اعلام آغاز ماه رمضان را به عهده بگيرند،
روستائيان براي رويت هلال بالاي بام ميرفتند و ساعتها منتظر ميشدند يا
سواري را به شهرهاي اطراف ميفرستادند تا از ديده شدن هلال خبري بياورد. بزرگترها
بعد از رويت هلال ماه رمضان، به چهره يك كودك معصوم يا يك فرد مومن و نمازخوان
نگاه ميكردند و اعتقاد داشتند كه نگريستن به صورت آدمهاي بينماز و روزهخوار،
خوش يمني درپي نخواهد داشت.
نگاه
كردن بهآيينه و فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد (ص) بعد از رويت هلال ماه هنوز
هم به عنوان يك رسم در بين پيرمردان مناطق روستايي استان، مرسوم است.
اين
عادت بر اين اعتقاد مبتني است كه بايد در ماه رمضان دل مومن همچون آيينه صاف و
روشن باشد و از ناپاكيها صيقل يابد.
پيرمردان
براي اين منظور همواره آئينه كوچكي در درون جيب خود داشتند و بعد از اينكه خود به
رويت آيينه ميپرداختند، با فرستادن صلوات چندين بار آئينه را به دور خود و اهل
خانواده ميچرخاندند.
هر
چند اين رسم در طي ساليان اخير به دليل توسعه رسانههاي گروهي، موضوعيت خود را از
دست داده اما هنوز كه هنوز است بسياري از پيرزنان و پيرمردان روستانشين براي كار
مبادرت ميكنند.
پيش
از اين همچنين قبل از آغاز ماه رمضان از طرف مردم روستاهايي كه روحاني نداشتند،
نمايندگاني به نزد امامجمعههاي شهرها فرستاده ميشد و از آنها درخواست ميكردند
كه يك روحاني را به نمايندگي از خود به روستا بفرستند. روحاني فرستاده شده را با
سلام و صلوات به روستا ميبردند و هر شب در خانهاي مهمان ميشد تا ماه رمضان به
پايان برسد.
تسلیت به خانواده تازه درگذشتگان
بعداز آغاز ماه مبارک رمضان مردم به دیدار خانواده تازه درگذشتگان میروند و به آنها تسلیت میگویند. عملی که در اعیاد هم انجام می شود.
طاباغ اوروجی
به مناسبت فرا رسیدن ماه رمضان خانواده تازه دامادها به تازه عروس هدایایی میفرستند که شامل لباس و انواع شال و روسری و همچنین میوه و شیرینی است.
افطاري
افطاردهي
در آذربايجانشرقي از هفته دوم ماه مبارک رمضان مرسوم است و معمولاً فقرا را به مراسم
افطاري دعوت ميكنند و البته از افراد فاميل نيز وعده گرفته ميشود.
اما
آنچه كه اغلب بر سر سفره افطاري آذربايجان ها ديده ميشود از نانهاي روغني گرفته
تا سوپ و خرماهاي تزئين شده با گردو، پودر گردو ، پنير ،سبزي، ماست، مربا، شير
برنج و انواع حليمها است.
در
گذشته آبگوشت از غذاهاي مرسوم افطاري بوده است اما امروز افطاريها تفاوت چنداني
با ديگر نقاط كشور ندارد فقط آش دوغ و آش رشته مرسوم است و اخيرا گذاشتن سوپ هم بر
سر سفره افطار در تبريز مرسوم شده است.
امروزه
نان روغني پزهاي بازاري كار خانمها را راحت كردهاند اما چه بسيار زمان كدبانو كه،
لذيذترين و خوشمزه ترين كلوچهها، نانها و كيك ها و شيرينيها را براي مهمانان
روزه دار خود تدارك ميبينند.
اما
در اين ميان آنچه بايد به وجودش آنهم در عصر تكنولوژي و پيشرفت حسرت خورد، انتقال
اين سنت حسنه از داخل خانههاي با صفا و كوچك شهروندان و روستائيان به داخل سالنهاي بي روح و تالارهاي غذاخوري است، اگر تا ديروز با خرما و آب داغ و سوپي خانگي
از روزه داران پذيرايي شده و و زنان آذربايجاني كدبانوگري و دست پختهاي هنرمندانهاي
خويش را به رخ مهمانان مي كشيدند،اكنون به دليل زندگي ماشيني غذاهاي رنگارنگ، گران
قيمت و مصنوعي بر روي ميزها چيده ميشود. اما
اين تغيير شيوه هم به نوعي از نيت خيرخواهانه مردم آذربايجان حكايت دارد.
اما
شيرين ترين افطاري به تازه دامادها و تازه عروسها اختصاص دارد، پسران و دختران
نامزد در ايام رمضان جايگاه ويژهاي در سر سفره افطار دارند .خانواده آقا دامادها و عروس خانمها هم جاي
خود دارد.
كار
و بار شيريني فروشها و مخصوصاً آن دسته از قناديهاي كه زولبيا و باميه و كلوچهها
و نان روغنيها مخصوص و معروف خود را ميپذند نيز در اين ايام سكه مي شود.چند ساعت
به افطار مانده ميتوان شور و حرارت و صفهاي طولاني در مقابل اين شيريني فروشها
را مشاهده كرد.
اوباش دان
اما
سحري خوردن و سحري بلند شدن هم براي خود در آذربايجان و به ويژه در روستاهاي آن
آدابي دارد هنوز هم كه هنوز است روستائيان و عشاير آذربايجان با صداي ضربه همسايه
بر ديوار خانه شان از خواب بيدار ميشوند اگر سحرگاهان كه در روستاهاي دور افتاده
آذربايجان بر روي پشت بام خانهاي قرار بگيري ميبيني كه چه شور و نشاط مبرهن در
روستاها حاكم است چراغ خانهها يكي يكي روشن ميشوند همسايههاي ديوار به ديوار
زنجير وار يكديگر را به فريضه الهي فرا ميخوانند و حسن ختام اين شعر منظوم سحري
خوردن به شيواترين موسيقي آسماني يعني اذان صبح ختم ميشود.
در
روستاهاي استان در ماه رمضان، وسيله آگاه شدن مردم از اوقات شرعي، عمدتاً به وسيله
موذنهاي روستايي، حركت ستارگان و بالاخره بانگ صبحگاهي خروسهاي محلي بوده است.
در
بين عامه مردم، زمان سحري خوردن در بين مردم منطقه به «اوباش» يا « اوباش دان»
مشهور است و وقت آن نيز يك ساعت مانده به اذان صبح است .
موذنين
روستايي، با صداي نافذ و گيرايي، وقت سحر را بر پشت بامهاي منازل يا مساجد روستايي
با دعايي كه در محل به آن « مناجات» ميگويند، اعلام ميداشتند.
مناجات
شامل چند قطعه دعا به زبان عربي و تركي و صلوات بر محمد و آل محمد (ص) بوده است.
پيرمردان
در سطح روستاها، هنوز هم با حسرت زيادي خاطراتي از شيوه بيان، گيرايي و زيبايي
صداي مناجات خوانان نقل ميكنند.
همچنين
در گذشتههاي نه چندان دور در مناطق روستايي وقت سحر و اذان صبح از روي حركت ستارههايي
كه اصطلاحا به آنها « اولكرلر» ميگفتند تعيين ميشد.
ماه
رمضان در آذربايجان، هنوز هم ماه احسان، اطعام و تجديد دوستيهاست و اكثر خانوادهها،
سعي ميكنند حداقل براي يكبار در طول اين ماه براي افراد فاميل و نزديكان، افطاري
بدهند.
دادن
افطاريهاي جمعي، براي مستمندان هنوز هم، در سطح برخي از مساجد شهري و روستايي
استان در شب هاي ماه رمضان مرسوم است.
مراسم
نيمه ماه رمضان يعني روز تولد امام حسن مجتبي (ع) نيز در آذربايجان گرامي داشته مي
شود هر چند مراسم عقد و عروسي در اين ماه در بين مردم آذربايجان متداول و معمول
نيست اما بسياري از خانوادهها نيز فراهم كردن مقدمات يك زندگي مشترك و مراسم بله
برون را در ايام رمضان و به ويژه پانزدهم پربركت و ميمون مي دانند.
شبهاي احيا
اما
شبهاي احيا در آذربايجان از جايگاه ويژهاي برخوردار است مساجد حسينهها، مصليها
همه از خيل مشتاقان وصال دوست و خريداران مغرفت ،پابرهنگان و تشنگان محبت و رحمت
دوست آكنده و لبريز است.«سبحانك يا لا اله الا انت،الغوث الغوث خلصنا من النار
يارب» و اين آواي سوزناك هر آذربايجاني است كه در شبهاي قدر (19 – 23 رمضان) از
دل سينههاي مالامال از اميد رحمت و مغفرت پروردگار جاري مي شود. در اين روزها و شبها محبت، مهرباني، احسان و نيكوكاري مردم آذربايجان و خانوادههاي آنان به اوج خود
ميرسد خوشحال و با نشاط از آن جهت كه رمضان اين ماه پرفيض و بركت را در يافته اند
و به اين توفيق بزرگ نائل شده اند و مغموم از آن جهت كه اين ماه دوست داشتني در
حال خداحافظي از آنهاست.
زيارت اهل قبور
در
عصر واپسين روز از ماه رمضان بسياري از خانوادهها در بسياري از شهرها و روستاها
به زيارت اهل قبور رفته و نذر و احسان ميكنند. كودكان و نوجوانان نيز از اين آداب
و رسوم سنتي و معنوي سهمي براي خود دارند آنها پا به پاي بزرگان و والدين خود سحري
ميخورند و چون ظهر شرعي فرا مي رسد افطار زود هنگام ميكنند. آنها نيز از فيوضات
اين ماه پربركت مستفيض ميشوند.
دوختن كيسه لعن ابن ملجم
رسم
كيسهدوزي 27 ماه رمضان كه هنوز در برخي مناطق اين استان زنده است،« معروف
است كه روز 27 ماه رمضان شب قصاص ابن ملجم است. در اين روز زنان برخي مناطق كيسهاي
ميدوزند كه به كيسه لعن ابن ملجم يا كيسه مراد معروف است. در شب بيست و هفتم ماه رمضان با هر سوزني كه
به اين كيسه ميزنند، يك بار به ابن ملجم لعنت ميفرستند.»
فطريه
در
آخرين روز سرپرست خانواده با محاسبه ميزان فطريه افراد آن را از قوت سالانه يا از
پول توي جيب جدا كرده و در محل خاصي قرار ميدهند. فطريه
در روستاها شامل آرد يا گندم ميشود كه سرپرست خانواده آن را در پشت در و در داخل
منزل قرار ميدهد كه در اولين فرصت به افراد فقير و مستمند تحويل دهد.
خداحافظی
با ماه مبارک رمضان
در
برخي از مناطق روستايي و شهري در روز پاياني ماه رمضان بعد از اداي فريضه مغرب و
عشا، آيين خداحافظي ماه رمضان برگزار ميشود كه اين آيين شامل نمازهاي مستحبي و
دعاهاست.
در
ميان مردم آذربايجانشرقي رسم است كه مادر خانواده، كاسهاي را پر از گندم ميكند
و از بزرگ تا كوچك بر روي آن دست ميزنند. همه سعي ميكنند در هنگام اعلام عيد در
خانههاي خود باشند تا فطريهشان به گردن كس ديگري نيفتد. مردم استان معتقدند كه
بايد فطريه را در همان روز اول به فقرا بدهند.
نمازعیدفطر
بعد
از برگزاری با شکوه نماز عید فطر مردم به دید و بازدید میروند و به خصوص به کسانی
سر میزنند که ˈاول بایرامشانˈ است یعنی عید نو انهاست، خانوادههایی که تازه
درگذشته دارند شامل این دید و بازدید و عید میشوند که با چایی و خرما پذیرایی می
شوند.
اما
هلال ماه شوال که به بام باختر آسمان نقش بست، حلول شوال و پایان رمضان حتمی است و
فردایش عیدفطر است و شادی و نشاطی دیگر و به شکرانه توفیق یکماه روزه داری و منزلت
در جوار محبت پروردگار را جشن و سرور و شادمانی خانوادهها را در بر میگیرد.
با
مطالعه مراسم ویژه ماه رمضان در آذربایجانشرقی این نکته بیشتر نمایان میشود که
سنتهای ماه بهار قرآن حتی بیشتر از مراسم بهار طبیعت مورد اقبال و احترام عمومی
است.
مردم
آذربایجانشرقی ماه رمضان را همواره غنیمتی برای آمادگی بیشتر برای یازده ماه
بندگی خداوند برای ادامه سال میدانند.