کارهای شهید آوینی در مهندسی فرهنگی بازخوانی شوند
کد خبر: 3487179
تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۹
حجت‌الاسلام حیدری‌پور:

کارهای شهید آوینی در مهندسی فرهنگی بازخوانی شوند

گروه اجتماعی: یک پژوهشگر با تاکید بر اینکه کار شهید آوینی باید به عنوان الگویی موفق در عرصه مهندسی فرهنگی بازخوانی شود، گفت: شهید آوینی می‌خواهد کل هستی و زندگی خودش را با انقلاب اسلامی معنا کند.

حجت‌الاسلام والمسلمین عباس حیدری‌پور، پژوهشگر امروز در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) از ایلام، با اشاره به ابعاد مختلف شخصیتی شهید سیدمرتضی آوینی اظهار کرد: به نظر می‌رسد که بعد از سالیانی که از شهادت شهید آوینی می‌گذرد، گفتگو راجع به ایشان به واسطه اینکه هم در مورد ایشان فراوان گفته شده و هم همایش‌ها و نشست‌هایی برگزار و احیانا کتاب‌ها و مقالاتی نوشته شده است، سخت باشد و قدری بیشتر افکار و مسیری که ایشان طی کردند، واکاوی شده است.

وی افزود: به نظرم می‌رسد که فاصله‌ ما با افق‌ها و آرمان‌های آن شهید و همچنین طرز تفکر و نظام فکری‌اش فاصله فراوانی است و اینکه وقتی به آثار ایشان مراجعه می‌شود، طراوات خاصی به چشم می‌خورد و این نشان می‌دهد که باب گفتگو راجع به شهید آوینی به عنوان شخصیتی که بسیار در مورد ایشان گفتگو شده، بسته نیست این هم به واسطه همین طراوات و ورودهای خاص به مباحث ایشان است.

حیدری‌پور ادامه داد: ضروری است که دو مقدمه را در این باره ذکر کنیم یکی اینکه شهید آوینی به لحاظ فکری و هنری، فضای روشنفکری را در ایران در مقطع حیات خودش خوب شناخته و درک کرده است و در واقع با آن عوالم به درستی ارتباط برقرار کرده و در متن آن عوالم بوده است. لذا شناختی که به دست آورده از دور نیست، یک شناخت با فاصله نیست، بلکه شناختی کاملا از نزدیک است و لوازم آن فکر و همچنین نوع نگاه‌هایی را که در آن فضای هنری وجود دارد، عملکردهای هنری و علاقه‌مندان به آن طیف را هم خوب می‌شناسد.

وی یادآور شد: وقتی که از فضای روشنفکری بحث می‌کنیم، مراد یک مجموعه نظام فکری است که سرچشمه آن فضای غرب است. یعنی تمدن جدید غربی که از رونسانس شروع شده و جلو آمده است. مجموعه‌ای از محصولات، نظام‌های فکری، انگاره‌های هنری را در طول قرن‌های متمادی تا زمان معاصر ایجاد کرده و یک سری پیش‌فرض‌ها و مقبولات و مشهورات را ایجاد کرده و اینها یک اتمسفر خاصی را رقم می‌زند و فضای روشنفکری در ایران نیز متاثر از یک چنین پیشینه‌ای است.

این پژوهشگر با بیان اینکه شهید آوینی این فضا را خیلی خوب می‌شناسد، گفت: این نکته از این مقدمه از این باب مهم است که سعی می‌کند از این فضا، فرا روی کند. او می‌خواهد از این اتمسفر فرا روی کند و جایگزینی از این فضای روشنفکری را عرضه نماید.

حیدری‌پور خاطرنشان کرد: مقدمه دوم این است که او می‌خواهد یک ارتباط وجودی با پدیده انقلاب اسلامی  برقرار کند که برقرار هم می‌کند و پدیده انقلاب اسلامی را هم در افقی تاریخی ملاحظه می‌کند و هم یک معنای کاملا وجودی، اشرافی و متمایز از او در فضای حاکم جامعه عرضه می‌دارد (فضای حاکم منظور همان پارادایمی است که تفکر غربی می‌خواهد بر جامعه حاکم کند) و هدف شهید آوینی در این میان، برقرار کردن ارتباط وجودی با این پدیده است.

وی تاکید کرد: شهید آوینی تلاشش این است که یک چنین ارتباط وجودی را برقرار کند. از ارتباط وجودی که بحث می‌شود باید یک مقداری معنای آن را توضیح دهیم، انقلاب اسلامی را می‌شود یک پدیده اجتماعی در ایران معرفی کرد و مدعی شد که حالا یک تحولی در این نقطه جغرافیایی در چارچوب کشور ایران اتفاق افتاده و نظام سیاسی حاکم را تغییر داده و شعارهای متفاوتی را مطرح کرده است ولی به نظرم شهید آوینی به این شکل نگاه نمی‌کند بلکه او انقلاب را نقطه عطفی می‌داند که آن اتمسفر حاکم ناشی از فکر و روند تمدن غربی را می‌شکند و این برای شهید آوینی یک نقطه بسیار مهم و مبارک است و قدرت و قوت ویژه‌ای را در آن می‌بیند.

حیدری‌پور عنوان کرد: توصیفاتی که او از انقلاب می‌کند دیدنی است. نکته مهم در افقی که حضرت امام(ره) در آن حضور دارد امام را به معنای خاصی تلقی می‌کند. ارتباط ویژه‌ای با امام و انقلاب برقرار می‌کند و مراد از ارتباط وجودی این است که سعی می‌کند زندگی خودش را با این پدیده معنا کند و در واقع او گمشده و مطلوب خودش را در انقلاب اسلامی پیدا می‌کند.

وی با بیان اینکه انسان‌ها ممکن است که حتی انقلابی هم باشند ولی این انقلاب را نه به معنای تمام هستی‌شان بلکه به معنای یک ساحت از ساحت‌های حیاتشان یا مثلا یک امری که یک سری عکس‌العمل‌های ویژه را باعث می‌شود از آنها صادر کند می‌بیند،اظهار کرد: شهید آوینی می‌خواهد کل هستی و زندگی خودش را با انقلاب اسلامی معنا کند. چون انقلاب را بازگشت به حقیقت و آفتابی شدن مجدد حقیقت در این عالم می‌بیند در حالی که در نظام مسلط پیشین که هنوز هم تداوم دارد، نظام تمدنی غرب در واقع حقیقت امری نیست که در ابتدا اهمیت داشته باشد و نقطه تاکید این تمدن باشد.

حیدری‌پور افزود: این تمدن به دنبال قدرت است و قدرت انسانی را بر روی زمین تعقیب می‌کند لذا در مقابل چنین تمدنی، انقلاب اسلامی پدیده کاملا متفاوتی است و کل زندگی خودش را با این پدیده معنا می‌کند. کارهای متفاوتی انجام می‌دهد. او همچنان که مثلا به یک معنا نظریه‌پردازی می‌کند با شبکه‌ای از گذاره‌های دانشی، در فضای سینما، تولید می‌کند و سعی می‌کند منطقی را مبتنی بر اعتقادات‌اش عرضه کند، نوعی نظریه‌پردای در فضای سینما، حالا چه مستند و چه غیرمستند و داستانی را تعقیب می‌کند در عین حال یک سری فعالیت‌های اجرایی هم دارد مثلا فرض کنید مستند هم بسازد و یا فعالیت‌های دیگر که ممکن است برایش رقم بخورد. این نشان می‌دهد که او در صدد قرار گرفتن در یک موضع خاص مثلا نظریه‌پردازی صرف نیست. او خودش را یک عملگر و کنش‌گر می‌بیند که می‌خواهد کل هستی خود را با انقلاب اسلامی معنا کند حالا از دریچه پدیده‌ای مثل سینما یا فکر. هر کدام که اتفاق بیفتد چه به عنوان عملگر چه به عنوان صاحب‌نظر

وی تصریح کرد: از قضا این دو حیطه را به خاطر این ارتباط وجودی با هم پیوند زده است یعنی او سعی می‌کند به آنچه که می‌اندیشد و باور دارد در عرصه عمل برسد. غیر از این یک بعد عمیق‌تر دارد او در واقع مواجه‌اش با کاری که انجام می‌دهد یک مواجه دینی است به این معنا که کار خودش را یک کار مقدس تلقی می‌کند مثلا فیلمبرداری خاص از فلان صحنه که توسط نیروهاش اتفاق می‌افتد را کاری کاملا ویژه ارزیابی می‌کند یا مثلا اگر فیلمسازش در یک موقعیت دیگر قرار گیرد و محصولش را ببیند تغییراتی در آن اعمال کند یعنی اطلاق مقولات دینی بر عمل روزمره و کار خودش در زندگی او جدی است چون او یک زندگی یکپارچه را به میدان آورده است .

حیدری‌پور با بیان اینکه حیات روشنفکری یک حیات سکولار است، ادامه داد: این حیات عرصه دینی را جدا می‌کند یعنی روشنفکر ما کاملا می‌تواند به یک معنا، متدین باشد اهل نماز، روزه و حتی خمس هم بدهد و زکات نیز پرداخت کند ولی به یک معنای کاملا دقیق، عرصه عمومی حیات خودش را جدا کرده است ولی دقیقا شهید آوینی در یک نقطه کاملا متمایز با او (حیات روشنفکری) قرار گرفته است به این معنا که کاملا دینی زندگی می‌کند.

وی گفت: او بر خلاف فضای روشنفکری که یک حیات سکولار را رقم می‌زند شهید آوینی نقطه مقابل را دارد یعنی سعی می‌کند تمامیت حیاتش را دینی کند و به همین معنا، انقلاب اسلامی را می‌فهمد و یکی از گزارشات جالب توجه که در مورد زندگی روزمره او شنیده می‌‎شود این است که او کاملا طبیعی رفتار می‌کرده است هیچ تصنعی در او دیده نمی‌شود این خیلی نکته مهمی است که زندگی روزمره کاری، شخصی و نوشتن او و فعالیت‌های این فرد هیچ تمایزی با هم نداشته باشند.

حیدری‌پور با اشاره به اینکه وقتی که ما گرفتار تمدن غرب می‌شویم به طور طبیعی یک سری ساحت‌های ما کیفیت زندگی‌شان از کیفیت زندگی ما در ساحت دیگر متمایز می‌شود، تاکید کرد: شهید آوینی یک زندگی یکپارچه را داشته است. ایشان یک ارتباط وجودی با پدیده انقلاب اسلامی برقرار کرده بود. این پدیده را به این معنا درک می‌کند، درک به این مفهوم که یک افق متمایزی نسبت به حیات تمدن غرب دارد را عرضه می‌کند.

وی اضافه کرد: در سنوات اخیر اتفاقی که افتاده این است که بخشی از جوانان انقلابی و دغدغه‌مند ما با مجموعه‌های شهید آوینی ارتباط برقرار کرده‌اند البته در این رهگذر آسیب‌های نیز اتفاق افتاده است. برخی برداشت‌ها از منظومه فکری ایشان رخ داده که با ایشان همخوانی ندارد ولی در کل، مجموعه‌های متعددی از جوانان و میان‌سالان و آنهایی که دغدغه فکری داشتند یک طیف وسیع در کشور متاثر از ایشان به وجود آمده است.

حیدری‌پور تصریح کرد: آنچه که شهید آوینی عرضه می‌کند یک نظام فکری معطوف به سینما نیست. او در واقع در عرصه‌های مختلفی قدم زده و اثر بر جای گذاشته است. در حیطه نگاه‌های ایشان قلم‌های که زده ناظر بر جامعه بوده است موضع‌های ایشان سلبی نبوده بلکه ایجابی هم داشته است. ولی در عین حال ناظر بودنش مهم است که در آثارش کاملا دیده می‌شود. گاهی اهل فکر به سراغ موضوعاتی که ما به ازای خیلی مشخصی در جامعه ندارد، می‌روند یعنی مسئله، مسئله‌ای نیست که گره‌ای را از جامعه باز کند. به نظرم آنچه راجع به شهید مطهری می‌گوییم راجع به شهید آوینی نیز می‌توان گفت چرا که ایشان هم مسئله جامعه را مطرح کرده است.

وی عنوان کرد: نکته بسیار مهمی که باید به آن اشاره کنم این است که شهید آوینی بر اثر پیوندی که با انقلاب اسلامی از همه جهات برقرار کرده، یک الگویی را عرضه می‌کند که ما می‌توانیم اسمش را «مهندسی فرهنگی» بگذاریم یعنی در واقع شهید آوینی یک عرصه تخصصی را با نگاه‌های کاملا فرهنگی و اندیشه‌ای ویرایش می‌کند. یک عرصه تخصصی را با نگاه فرهنگی ویرایش می‌کند و فقط تئوری‌پردازی نمی‌کند یعنی به عبارتی کار شهید آوینی به عنوان الگوی موفق در عرصه مهندسی فرهنگی بازخوانی شود. ایشان کاری که انجام می‌دهد از نظریه‌پردازی و تئوری‌پردازی و نقد فرهنگی تا سینمای داخلی تا تربیت یک نسل است که اینها به گونه‌ای، با تفکر او همراه هستند که این کار تربیتی جز همان مهندسی فرهنگی است و زمانی که محصول کارش که تحویل می‌دهد استانداردهای لازم را برخوردار است به طوری که بسیاری از غربی‌ها «روایت فتح» را به عنوان اثری جدی قبول دارند و در عین حال مطلوبیت‌های انقلابی در داخل محصول او دیده می‌شود.

حیدری‌پور اظهار کرد: این عرصه تخصصی با حیات انقلابی او هماهنگ است، این مولفه‌ها را که می‌بینید خواهد دید که شهید آوینی به نحوی در عرصه سینما تصرف کرده است. او عملا آگاهانه ویرایش این عرصه فرهنگی را رقم زده به همین دلیل در سایر عرصه‌های فرهنگی این الگو را می‌توان بازخوانی کرد. آوینی فقط منحصر به عرصه فرهنگ نمی‌شود و در واقع ورودش به یک عرصه تخصصی، کاملا جدی و ویرایشگرانه بوده است و اگر این الگو به خوبی بازخوانی شود باید در سایر عرصه‌های تخصصی از او الهام گرفت که من فکر می‌کنم خیلی انجام ندادیم.

وی با اشاره به اینکه در زمان حیات شهید آوینی، فعالیت‌های مطبوعاتی ایشان کاملا آشکار و مواجه‌‍ای کاملا جدی داشته و بعد از آن طیف زیادی از جوانان تحت تاثیر فکر ایشان قرار گرفته و از او الهام گرفته‌اند و کار می‌کنند، اضافه کرد: شهید آوینی با زبان فکرت حرف می‌زند، ارتباط شهید آوینی با دین یک ارتباط فکری است و این نکته مهمی است. در کلام شهید تکلف دیده نمی‌شود و لذا طراوت دارد و کاملا زبانی طبیعی و راحت است در عین حال فکر می‌کند کلام ایشان ویژگی‌هایی دارد که عبارت است از اینکه رویکردهای انقلابی دارد و یک نوع فریاد انقلابی در نوشته‌های ایشان شنیده می‌شود. این پدیده یک قیام علیه وضع موجود بوده است. روح انقلابی در نوشته‌های این شهید وجود دارد. کسی که با او ارتباط پیدا می‌کند انگیزش پیدا خواهد کرد.

حیدری‌پور با اشاره به اینکه جنس ادبیات شهید آوینی جنس انگیزشی است، افزود: این شاید آگاهانه نباشد. علی‌رغم گذر زمان به نظرم نمی‌توان تاریخ مصرفی برای مواجه مستقیم قشر جوان با آثار ایشان در نظر گرفت چرا که آثار زنده هستند و این مهم به فکر شهید آوینی بر می‌گردد. باید به شدت ادامه دهنده مسیر این شهید باشیم. در عین حال مسیر نظریه‌پردازی ایشان را خیلی خوب ادامه نداده‌ایم و نباید فراموش کرد که شهید آوینی هنوز جزء آغازگران است.

captcha