حضرت زینب(س) در مجلس یزید تصویری روشن از کربلا ارائه دادند
کد خبر: 3447651
تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۰
حجت‌الاسلام روحبخش:

حضرت زینب(س) در مجلس یزید تصویری روشن از کربلا ارائه دادند

کانون خبرنگاران نبأ: حجت‌الاسلام والمسلمین سید حمزه روحبخش گفت: ورود اسرا به مجلس یزید از جمله حوادث دردناک بعد از شهادت سیدالشهدا(ع) است.

حجت‌الاسلام والمسلمین سید حمزه روحبخش، امام جماعت مسجد باب‌الحوائج در گفت‌وگو با خبرنگارکانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، به‌مناسبت دوم صفر که سالروز ورود کاروان اسرای کربلا به مجلس یزید بن معاویه است، گفت: پس از اینکه کاروان اسیران وارد شام شدند آنان را روانه مسجد جامع شهر کرده و در آنجا منتظر ماندند تا اجازه ورود به مجلس یزید صادر شود؛ پس از اینکه اجازه ورود داده شد، اهل‌بیت(ع) را درروز دوم صفر سال 61 هجری قمری در حالی که دست مردها را به گردنشان بسته بودند و همه کودکان و زنان را به یک زنجیر متصل کرده بودند وارد مجلس یزید کردند؛ یزید مست و مغرور از کرده خویش بر تخت تکیه داده و مجلس بزم بر پا ساخته بود؛ سر مقدّس سالار شهیدان را شست و شو داده و در حالی که محاسن مبارکش را شانه زده بودند در تشتی از طلا مقابل یزید گذاشتند و او با چوب خیزرانی که در دست داشت، نسبت به حضرت اساعه ادب می‌کرد. (الدمغزال کبر ج5،صفحه105، و قلائد النحور،ج محرم وصفر، صفحه353).

وی ادامه داد: ابوبرزه اسلمی که از اصحاب رسول اکرم(ص) بود خطاب به یزید گفت، به لب و دندان کسی بی‌احترامی می‌کنی که من شاهد بودم، رسول خدا(ص) همین لب و دندان‌ها را می‌بوسید و به حسنین(ع) می‌فرمود، شما سرور جوانان اهل‌بهشت هستید، ای یزید! خدا تو را نابود کند، خدا تو را لعنت کند.

روحبخش تصریح کرد: یزید آب جو طلب می‌کرد و به یاران خود می‌داد و در حین قمار بازی و شراب‌خواری، نسبت به سر مقدس ابا عبداللّه‌الحسین(ع) هتک حرمت می‌‌کرد.

برخورد حضرت سکینه(س) نسبت به اهانت یزید

مدیر پیشین حوزه علمیه ثقلین ادامه داد: سکینه بنت‌الحسین(س) فرمود، به خدا سوگند من از یزید کافرتر و ستمکارتر و سنگدل‌تر ندیده‌ام؛ امام‌رضا(ع) دراین باره فرمودند، شیعیان ما هرگز آب جو نمی‌خورند چرا که مخصوص دشمنان ماست و نخستین بار یزید، در مقابل سر نازنین جدم حسین بن علی(ع) نوشید.(عیون اخبارالرضا،ج2،صفحه25).

حجت‌الاسلام افزود: امام زین‌العابدین(ع) در اوج مصیبت و مظلومیت اما با کمال شجاعت و صلابت وارد مجلس شدند و خطاب به یزید فرمودند، اگر رسول‌اللّه(ص) ما را در این حالت ببیند گمان داری با تو چه خواهند کرد؟! سپس فرمودند، ای یزید! وای بر تو اگر می‌دانستی چه عمل زشتی را مرتکب شده‌ای و با پدرم و اهل‌بیت(ع) و برادرم و عموهای من چه کرده‌ای مسلماً به کوه‌ها می‌گریختی، و روی خاکستر می‌نشستی و فریاد بلند می‌کردی؛ سر پدرم حسین علیه‌السلام فرزند فاطمه(س) و علی(ع) را بر سر دروازه شهر آویختی؟ تو را به خواری و پشیمانی روزی بشارت می‌دهم که درآن روز چشمان مردمان گریان است.(بحار،ج45، باب39، صفحه 136).

خطبه آتشین امام زین‌العابدین(ع)؛ دلیلی دیگر بررسوایی یزید

این کرشناس مذهبی خطبه‌های امام سجاد(ع)را دلیل اصلی در رسوایی یزید دانست و گفت: از دیگر وقایعی که در مجلس یزید رخ داد و باعث رسوایی و خواری یزید شد، خطبه امام زین‌العابدین(ع) در آن مجلس بود؛ خطبه‌ای که امام در آن ضمن معرفی صحیح عصمت و طهارت علیه‌السلام از جنایات یزید پرده برداشت؛ در اثرافشاگری و مشخص شدن چهره پلید یزیدیان مردم تحت تأثیر قرار گرفتند و انگیزه بیداری در آنان تقویت و نفرت و خشم مردم از این عمل روز افزون شد تا جایی که یزید از کرده خویش ابراز پشیمانی نمود و گناه خود را گردن ابن زیاد خبیث انداخت؛ ابتداء این پشیمانی ظاهری و در راستای حفظ موقعیت و مقام و تاج و تخت بود چرا که بعد از واقعه عاشوراء ابن زیاد به شام آمد و یزید مال فراوان به او بخشید و او را به سرای خود بود و از کرده خویش شادمان و مست بود.(تذکره الخواص،صفحه146).

جریان فاطمه بنت‌الحسین(س) و مرد شامی ملعون

مدیر پیشین حوزه علمیه ثقلین درباره جریان حضرت فاطمه بنت الحسین(ع) و مرد شامی افزود: در این هنگام مردى شامى در حالى که به فاطمه دختر امام‌حسین(ع) اشاره می‌کرد به یزید گفت، این کنیز را به من ببخش! فاطمه در حالى که می‌لرزید خود را به سوی عمه‏‌اش زینب(س) کشانید و چادر او را گرفت و گفت، عمه جان! یتیم شدم، کنیز هم بشوم؟!حضرت زینب(س) رو به آن مرد شامى کرده گفت، نه تو و نه یزید هیچ کدام توان به کنیزى بردن این دختر را ندارید! یزید خطاب به حضرت زینب(س) گفت، بخدا سوگند که می‌توانم! و اگر بخواهم، چنین می‌کنم!

وی ادامه داد: حضرت زینب(س) فرمود؛ والله! هرگز خداوند چنین قدرت و سلطه‏‌اى به تو نداده است، مگر این که از اسلام روى گردانى و به دین دیگرى در آیى! ابن شهر آشوب گفته است، على بن الحسین(ع) فرمود: اى پسر معاویه و هند و صخر! نبوت و پیشوایى همیشه در اختیار پدران و نیاکان من بوده پیش از آن که تو زاده شوى! به راستى که در جنگ بدر و احد و احزاب، پرچم رسول خدا در دست جدّم على بن ابیطالب، و پرچم کافران در دست پدر و جد تو بود! مرد شامى گفت، اى یزید! خدا تو را لعنت کند که خاندان پیامبر(ص) را مى‏کشى و فرزندان او را اسیر مى‏کنى! به خدا سوگند من گمان مى‏کردم اینان رومی هستند. یزید به مرد شامى گفت: به خدا سوگند تو را نیز به آنها ملحق خواهم کرد! و دستور داد تا گردنش را بزنند؛ در این هنگام یزید دستور داد چوب دستى او را که از چوب خیزران بود برایش آوردند، و در مقابل چشمان اهل بیت(ع) با آن چوب بر لب و دندان مبارک امام حسین(ع) مى‏زد!ریاض الاحزان ص122

خطبه حضرت زینب کبری(س) در مجلس یزید

حجت‌الاسلام درپایان با اشاره به خطبه حضرت زینب(س) آن را دلیلی دیگر در رسوایی حاکمیت ظالمانه یزید دانست و افزود: حضرت زینب(س) برخاست و گفت، «سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است و درود خدا بر پیغمبر(ص) و همه خاندان او باد؛ راست گفت خدای سبحانه که فرمود، سزای کسانی که مرتکب کار زشت شدند زشتی است، آنان که آیات خدا را تکذیب کردند و به آن ها استهزاء کردند؛ ای یزید! آیا گمان می‌بری این که اطراف زمین و آفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتی و راه چاره را بر ما بستی که ما را به مانند کنیزان به اسیری برند؟ ما نزد خدا خوار و تو سربلند گشته و دارای مقام و منزلت شده‌ای؟ پس خود را بزرگ پنداشته به خود بالیدی، شادمان و مسرور گشتی که دیدی دنیا چند روزی به کام تو شده و کارها بر وفق مراد تو می‌چرخد! و حکومتی که حق ما بود در اختیار تو قرار گرفته است، آرام باش!  آیا این از عدالت است؟ که تو! زنان و کنیزگان خود را پشت پرده نگه داری ولی دختران رسول خدا (ص) باشند؟ پرده حشمت و حرمت ایشان را هتک کنی و صورت‌هایشان را بگشایی! دشمنان آنان را شهر به شهر ببرند، بومی و غریب چشم بدان‌ها دوزند، و نزدیک و دور و وضیع و شریف چهرة آنان را بنگرند در حالی که از مردان و پرستاران ایشان کسی با ایشان نبوده و چگونه امید می رود که مراقبت و نگهبانی ما کند کسی که جگر آزادگان را جویده و از دهان بیرون افکنده است!

وی ادامه داد: ای یزید! هر کید و مکر که داری بکن! هر کوشش که خواهی بنمای، هر جهد که داری به کار گیر، به خدا سوگند هرگز نتوانی نام و یاد ما را محو کنی، وحی ما را نتوانی از بین ببری، به نهایت ما نتوانی رسید، هرگز ننگ این ستم را از خود نتوانی زدود، رای توست و روزهای قدرت تو اندک و جمعیت تو رو به پراکندگی است،‌ در روزی که منادی حق ندا کند که لعنت خدا بر ستمکاران باد! صدای ناله دختران اهل‌بیت(ع) همه جا را پرکرده بود و مردم شام هم با آنان هم ناله شدند و زنان یزید زیورآلات از تن کنده و لباس عزا پوشیده و در کنار اهل‌بیت(ع) به ناله وعزا پرداختند.

محمد ایمانی‌مهر

captcha